اسفند ۱۲, ۱۳۹۴ سرزمین ما موضوعات سایت ۰
دکتر مریم السادات اسعدی ـ کلمات سرد، خاموش، سهمناک، وحشتخانه، بیغوله و.. احساس شاعر را در مورد تجرد نشان می دهد…
اصالت احساس در دیوان پژمان بختیاری
دکتر مریم السادات اسعدی
اشعاری که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است، در حوزه ادب غنایی قرار می گیرد. گـاه، بازتاب زندگی شخصی شاعر به ویژه پیشامدهای دوران کودکی او در این گونه اشعارش کاملاً نمایان است. صاحب نظران بر بررسی رابطه میان متن ادبی با زندگی فردی صاحب اثر تأکید می کنند.یکی از شاعران بزرگی که اشعارش از این حیث قابل بازکاوی است، اما کمتر مورد توجه قرار گرفته، پژمان بختیاری است.او در به تصویر کشیدن لحظات خوش و ناخوش زندگی شاعری چیره دست است. شاعر که در کودکی از سایه پدر محروم گردیده و طفولیت را دور از دستان نوازشگر مادر به سر برده، بشدت از این وقایع متأثر گردیده، بارها در دیوان با زبانی با احساس آزردگی خود را در این خصوص بیان کرده است. به طور کلی پژمان بختیاری در سروده های غنایی خود، آن جا که از زندگی،عشق، مرگ و… سخن می گوید، کلامی دل نشین و تأثیرگذار دارد که در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی پیرامون آن سخن می رود
مقدمه
حسین پژمان بختیاری (۱۲۷۹-۱۳۵۳) یکی از شاعران بزرگ معاصر است. او در مجالس نظــم و بزم افرادی چون ایرج میرزا، ادیب نیشابوری، بدیع الزمان فروزانفر شرکت می کرده و سروده هایش در کنار شعر شاعرانی چون رهی معیری و گلچین معانی در اطلاعات ماهانه چاپ می شده است (پژمان بختیاری،۱۳۸۲، مقدمه باستانی پاریزی : سی و یک) پژمان، فرزند بانو عالمتاج قائم مقامی (متخلص به ژاله) و علیمرادخان میرپنج بختیاری است (همان: چهل و نه). زندگی مشترک مادر و پدر پژمان بسیار کوتاه بود و پس از متارکه، پدر پژمان از ملاقات مادر و فرزند جلوگیری می کرد. پژمان در نه سالگی پدر خود را از دست داد و تا بیست و هفت سالگی که مادر به دیدار او نائل آمد، تحت نظر پسر عمه خود حاج علیقلی خان سردار اسعد بختیاری و پس از او جعفر قلی خان سرداراسعد به سر می برد (یوسفی،۱۳۸۸: ۴۲۷ ). پژمان که به گفته خود، از کودکی فردی حساس و زودرنج بوده، بشدت از این واقعه آسیب می بیند و درد بی مادری و سپس بی پدری، تا سال ها او را آزرده می دارد. این رویداد، بر زندگی و شعر شاعر مستقیماً اثر گذاشته است و او بارها در اشعار خود، از این واقعه به انحای گوناگون سخن گفته است. شریفیان می نویسد: «خاطره و یاد کلیه حوادث گذشته که در زندگی ادبا پیش آمده، به شکل بارز در آثار آن ها منعکس شده است. برخی از این پیشامدها به گونه ای است که شاعر تماماً در فضای آن زمان به سر می برد» (شریفیان، ۱۳۸۶: ۵۶). در این مقاله، با در نظر داشتن شرح احوال شخصی شاعر، درباره ی اصالت احساس در شعر او سخن می رود.
بیان مسأله: پژمان بختیاری شاعری است که شعرش آیینه زندگی اوست و آن چه بر زبان جاری می سازد با عاطفه درونی اش درآمیخته است. اصولاً شاعر آن جا که از زندگی خود، غم ها و دردها و ناکامی های خویش صحبت می کند، کلامش بسیار عاطفی و با احساس است. همین طور با تأمل در دیگر سروده های او در موضوعاتی چون عشق، مرگ، حسرت زدگی، طبیعت گرایی و… می توان به روحیه لطیف و ظریف شاعر پی برد. اگر چه این شاعر بختیاری در اشعار خود بیشتر به عوالم فردی می پردازد، اما در عین حال، نسبت به جامعه عصر خود نیز بی اعتنا نیست. او به میهن خویش عشـــق می ورزد و وطن را چوم مادر و جان خویش عزیز می دارد.در اشعار این چنینی شاعر نیز، می توان جلوه عواطف و احساسات او را به نظاره نشست. در این نوشته ، این هر دو حوزه بررسی می شود و مهم ترین سؤالات تحقیق عبارت است از:
-مضامین غنایی در دیوان پژمان بختیاری شامل چه موضوعاتی می شود؟
-زندگی شخصی و خانوادگی شاعر چه تأثیری بر درون مایه های شعری او داشته است؟
اهداف پژوهش:
هدف اصلی: بررسی جلوه عواطف و احساسات پژمان بختیاری در اشعار غنایی او.
اهداف فرعی: بررسی تأثیر زندگی شخصی پژمان بر درون مایه های غنایی اشعارش
آشنایی با شگردهای شاعر در عاطفی کردن فضای شعری
روش تحقیق: در این پژوهش، دیوان پژمان به شیوه تحلیل محتوا بررسی می شود. مجموعه های شعری این شاعر که در زمان حیاتش به چاپ رسیده عبارت بوده از: بهترین اشعار، زن بیچاره، کویر اندیشه، خاشاک، محاکمه شاعر و… که بعدها پس از درگذشتش به کوشش محمدعلی سپانلو و علی باغبانباشی به شکل دیوان اشعار تنظیم گردیده است. این دیوان، شامل بخش های جداگانه در قصاید و مراثی، غزلیات، مثنویات، ترکیبات و ابداعات، چهارپاره ها و منظومه هاست که با مقدمه باستانی پاریزی به چاپ رسیده است.
پیشینه ی تحقیق: از پژوهش های مهمی که پیرامون شعر این شاعر بختیاری صورت گرفته، می توان از مقاله: «موسیقی و تخیل در شعر پژمان بختیاری» نام برد که در دو فصلنامه پژوهش زبان و ادبیات فارسی (۱۳۸۴) به چاپ رسیده و نگارنده مقاله، مریم مشرف، پس از مروری کوتاه بر زندگی و احوال شاعر، جلوه های موسیقی و تخیل را در دیوان او بررسی کرده است، همین طور مقاله: «هویت ملی در شعر پژمان بختیاری» از حسین گودرزی که مجله مطالعات ملی آن را به چاپ رسانده است (۱۳۸۳)، با تبیین عناصر و ابعاد هویت ملی به عنوان یکی از اشکال هویت جمعی، تعلق خاطر پژمان به عناصر هویت ملی را با تحلیل محتوای مجموعه شعر «کویر اندیشه» او نشان داده است اما جستجوها بیانگر آن است که تاکنون پژوهشی درباره اصالت احساس در دیوان این شاعر انجام نشده است.
بحث: مضامین غنایی دراشعار پژمان بختیاری
۱-بث الشکوی: شعر غنایی، با من شاعر و احساسات و عواطف شخصی او ارتباط دارد و طیف وسیعی از مضامین شاعرانه را شامل می شود.یکی از این مضامین، گله و شکایت است (رستگار فسایی، ۱۳۸۰: ۱۴۹-۱۵۰نیز: شمیسا، ۱۳۸۲: ۴۹-۵۰). بث الشکوی، «درد دل و شکایت کردن از رخدادهای رنج آور و دردناک زندگی است» (رزمجو، ۱۳۷۴: ۱۰۹).
۱-۱-شکوه از درد یتیمی: برخی از درون مایه های غنایی در سروده های پژمان، تحت تأثیر موضوعات و مسـائل خانـوادگی است. شفیعی کدکنی بر این باور است که «بررسی رابطه ی متن با زندگی نامه یا روان شناسی مؤلف… هم چنان اعتبار و اهمیت خویش را داراست» (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۰: ۱۷). پژمان که به سبب درد بی مادری و بی عاطفگی پدر و عدم حضورش در خانه، خود را یتیمی بی پنـاه می پنداشته، در به تصویر کشیدن آلام، عواطف و احساسات اطفال یتیم، توفیقی مضاعف یافته است.
مادرم در کودکی برداشت دست از سر مرا / وان پدر بگذاشت برجا بی کس و مضطر مرا
پیرمـــردی هم پدر گردید و هم مادر مــرا…/ طفلـکی بودم که مــادر کرد بی مـــادر مرا
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۳۲۹)
مادری که پژمان به تصویر می کشد، زنی عصبی است که بـــه سبب نارضایتی از زندگی زناشــویی خود، دائم خون دل می خورد و عاقبت همسر و فرزند را ترک می گوید تا خود را خلاصی بخشدو پدری که پژمان از او سخن می گوید، مردی زن باره و مال دوست است که حتی در ابراز عاطفه به فرزند نیز امساک می ورزد.
مانده درخاطـــرم از عهد پدر داری خویش/ حــرف چوب و فلکی، قصۀ تـــوپ و تشری
مادری که ام به نظر مانده چوخوابی زان روز / عصبی طبعی، حرمان زده ای، خون جگری…
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۴۱۸)
شفیعی کدکنی، عاطفه یا احساس را «زمینه درونی و معنوی شـــعر»می داند (شفیعی کدکنی،۱۳۸۳: ۸۷). تولستوی می گوید، انسان با آگاه شدن از احساس انسان دیگر از راه شنیداری یا دیداری، می تواند همان احساس را خود نیز تجربه کند (تولستوی،۱۳۸۸: ۵۵). همه ما به عنوان نیاز درونی، علاقه مندیم از تجربه دیگران آگاه شویم و ادبیات با تجربه، ارتباطی تنگاتنگ دارد (:پرین، ۱۳۷۱: ۱۴-۱۵). پژمان در درد بی کسی خود را یگانه می پندارد:
اندرین ظلمت که نامش زندگی ست/رهبـــر من بخت گمــــراه من ست
آنکه رویـــم بنگرد، اشک مــن است/ آنکـــه اشکــــم بسترد، آه من است
در جهان بی کس نباشد هیــچ کس/ این مصیبت خاص پژمان ست و بس
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۳۴۰)
شاعـــــر در بیان و شرح احوال خود، گاه به تصویرسازی شاعــــرانه روی می اورد.سفـــرهای پی در پی پدر، شاعر را که از درد بی مادری نیز رنج می برد، هرچه بیشتر تنها می سازد و او مجبــــور می گردد با خویشان خود زندگی کند:
او پیاپی به سفر می شد و من گربه صفت / بر سر سفره اقــوام چــو بی کس پسری
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۴۱۸)
و در بیتی دیگر، خویش را به شمع بی فروغ سحرگاهی همانند ساخته است:
مادرم رفت و پدر خفت و از آن هر دو بماند
طفل نه ساله ای افسرده چو شمع سحری
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۴۱۸)
این تصویر سازی ها، در انتقال عواطف او به خواننده مؤثر است و حسّ همدردی را در او بر می انگیزد. در واقع می توان گفت:«میزان مناسبت و ارتباط بین تصویر و عاطفه است که هم شعر را منسجم نشان می دهد و هم تأثیر عمیق تری بر مخاطب می گذارد (دهرامی و عمرانپور،۱۳۹۲: ۷۰).
۱-۲-شکوه از تجرد
پژمان بختیاری اگرچه در کودکی به سبب ناسازگاری پدر و مادر خویش، با تلخ کامی ها در زندگی روبه رو بوده، با این وجود، نگرش نامطلوبی نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده ندارد و حتی در یکی از اشعار طولانی خود از درد تجرد نالیده است.در این شعر پژمان نیز، اصالت احساس موج می زند. تصویری که شاعر از عالم تجرد خود ترسیم می کند، عاری از آرامش و آکنده از ترس و تنهایی است. روان شناسان، والاترین هدف ازدواج را برخوردار شدن از آرامش روان و آسودگی خاطـر می دانند ( امیر حسینی،۱۳۹۱: ۲۰۳).
سرد و خاموش و سیاه و سهمناک / خانه ای جبینی ! نه وحشتخانه ای
وندران بیغوله چون نقش عذاب/ مانده دور از آدمی دیوانه ای…..
(پژمان بختیاری:۱۳۸۲: ۳۳۹)
کلمات سرد، خاموش، سیاه، سهمناک، وحشتخانه، بیغوله و عذاب، احساس شاعر را در مورد تجرد نشان می دهد. همدلی و هم فکــری همسر، مانـــع از احساس تنهایی و پوچی مرد می شود و با به دنیا آمدن فرزند و شیرین کاری های او، زندگی هر چه بیشتر برمرد و زن شیرین می گردد.
چون از آن بیت الحزن آیم بـــرون / نیست چشمــی تا ز پی باشد مرا
نیست در ماتمسرایم همســــری / تا که دل با فکر وی باشد مرا
کودکی شیرین سخن در خانه نیست / تا نگاهــش جام می باشـد مرا
خانه بی فرزند و زن، ماتمسراست/ وه که این ماتمسرا بنگاه مـــاست
(پژمان بختیاری، ۱۳۸۲: ۳۳۹)
انسان زمـانی که نیازهای فیزیولوژیک و ایمنی اش بــرآورده مــی شود، نیاز تعلق پذیری را از خود بروز می هد. این نیاز می تواند از طریق رابطه نزدیک با یک دوست، همسر و فرزند یا ازطریق روابط اجتماعی ارضاء شوند (احمدی،۱۳۹۰: ۱۶۱). اما پــژمان دراین زمینه ناکام مانده است.
هر کرا بینی کما بیش ای عزیز/ در جوانی برگ و سازی داشته است…
یا به مادر یا به دلبر یا به جفت / عشوه ای کرده است و نازی داشته است
(پژمان:۱۳۸۲: ۳۳۹-۳۴۰)
یکی از کارکردهای خانواده، تداوم نسل و تربیت فرزند است (شیخی،۱۳۸۰: ۲۶). شاعـــرکـه به هنگام سرودن ایــن شعرهنوز ازدواج نکرده، از نبود فرزندی که با زبان کودکانه و شیطنت هایش او را بخنداند و دستانش را چون شاخه گل برگردنش بیندازد، شکوه می کند و این شکـــوه ها که از زبان شاعری جاری می گردد که درطفولیت بی پدر به سر برده، بسیار متأثر کننده است.
بی پدر بودم به طفلی وین زمان/ نیست طفلی تا پدر خواند مرا
خند خندان با زبان کودکــی/ بذله ای گوید بخنداند مرا/
جای گیرد همچو گل در دامنم / دست او چون شاخ گل بر گردنم
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۳۴۰)
۲-نوستالژی
نوستالــژی، واژه ای فرانسوی برگرفته از دو سازه یونانی است. (نفیسی،۱۳۷۱؛انوری،۱۳۸۱: ذیـل واژه) کـه در فارسی به «غم غربت» ترجمه شده است (آشوری،۱۳۸۱: ۲۴۶). این اصطـــلاح، از روان شناسی وارد ادبیات شده و در مفهوم «حسرت گذشته ها» رایج گشته است(باطنی و همکاران، ۱۳۸۲: ۱۱۳).«وقتی افراد در دورانی از زندگی خود با موانعی رو به رو می شوند یا سلامتی شـــان به خطـــر می افتد یا به پیری می رسند، اولین واکنش آن ها راهی برای گریز است اما در بسیاری از اوقات اگر در واقعیت عینی راهی برای گریز پیـدا نکنند آرزوی گذشته ای را دارند که در آن زنـدگـی پرشکــوهی داشتند» (شاملو،۱۳۷۵: ۱۱).در دیوان پژمان بختیاری، نوستالژی به شکل سروده هایی در حسرت بر دوران کودکی، جوانی، ایامِ خوشِ همنشینی با محبوب نمود یافته است.او در قطعه شعری به نام «حسرت و حسادت»، با حسرت از دوران کودکی خود یاد می کند:
با دلی آسوده اندر کودکی/ جای در دامان مادر داشتم/
هم ز سرو قامت فرخ پدر/ نه گرفتاری نه کاری داشتم
کار من جز خنده و شادی نبود/ سایه ای فرخنده بر سر داشتم….
کی خبر از دیده تر داشتم/ وه چه شیرین روزگاری داشتم
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۳۵۶)
دربیت زیر، بر طی شدن جوانی حسرت می خورد و جوانی را رفیق نیمه راه می نامد:
ای جوانی گر چه ماهی بوده ای / خوش رفیق نیمه راهی بوده ای…
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۳۰۷)
در قطعه شعری با عنوان «آیا به یاد داری؟» با مخاطب قرار دادن محبوبش، به یاد ایامی می افتد که با کامروایی در کنار او سپری شده و دیگر نشانی از آن نیست:
آیا به یاد داری آن روز را که با هم / تا شامگه چمیدیم بر طرف بوستان ها
آیا به یاد داری کان شب چگونه ماندیم / بر قایقی سبک سیر، در زیر آسمان ها
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۳۰۸)
۳-عشق
یکی دیگر از درون مایه های غنایی در اشعار پژمان، پرداختن به عشق است. این شاعــــر بختیاری، فردی عاشق پیشه است که بارها در دیوان خود از عشق دم می زند.
همه شورم، همه عشقم، همه سوزم، همه درد عاشقم، عاشقم ای راحت دل ها چه کنم
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۱۳۹)
در ابیات زیر، طراوت عشق را می توان در وجود شاعر عاشق به نظاره نشست:
باز عشقی حلقه بر در می زند / باز دل در سینه ام پر می زند….
روح من بر شاهبال عشق او / در بهشت آرزو پر می زند…
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۱۱۳)
واقع گویی و هنرمندی شاعر در بیان ماجراهای عاشقانه، گاه شعر او را به طرز وقوع نزدیک می کند. طرزی که به جهت فصاحت و سلاست، غزل را به مرتبه والایی رسانید (گلچین معانی،۱۳۷۴: ۳).
بی مهری و قهر تو ز سیمای تو پیداست/ آثار لجاج از رخ زیبای تو پیداست
یک بوسه به من دادی و آثار ندامت/ پیوسته ز بر چیدن لبهای تو پیداست
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۶۷)
۴-عواطف و نصایح مادرانه
پژمان بختیاری، گاه در نقش مادر ظاهر می شود و به نصیحت کردن خواهرزاده خویش می پردازد و تمام آن چه را که یک دختر از سنین کودکی تا بلوغ بایـد بداند، در قالب شعر بیان می کند:
طعنه به اطفال پریشان مزن / ناخن غم بر دل ایشان مزن….
کهنه لباسان دلشان نازکست/ آن دل چون شیشه نباید شکست
(پژمان، ۱۳۸۲: ۲۲۲-۲۲۳)
صاحب نظران معتقدند مادر بهتر از هر کس می تواند رموز واقعی اخلاق را به فرزند خود بیاموزد (پریور، ۱۳۸۲: ۱۱۰). در زیر، یکی از توصیه های اخلاقی مادر ذکر می شود:
خاطر کس را مکن ای جان پریش / عیب مجو، خاصه ز همجنس خویش
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ : ۲۴۰)
۵-طبیعت گرایی
در اشعار پژمان بختیاری، هم توصیف ظاهری و بیرونی طبیعت دیــــده می شود و هــــم توصیف همدلانه با آن کـــه این امر بیشتر جنبه فردی دارد. «شاعر باید حالات فردی و اجتماعی و انسانی را در میان سمبول ها ،تشبیهات و استعارات مبتنی بر جلوه های طبیـعت ببیند» (براهنــــی، ۱۳۷۱: ۶۴۷). در تشبیه ساده زیر، شاعر دگرگونی احوال فردی خود را با استفاده از عناصر طبیعت بــه تصویر می کشد:
چون شاخ هلو بودم بارآور و زینت گر / چون خاربنی در دشت بی برگ و برم کردی
پژمان ۱۳۸۲: ۱۷۹
در جایی دیگر، در توصیف احوال خود، باز از عناصر طبیعت مدد می جوید:
منم وحشی نهالی کوهساری/ که دهقان طبیعت داده آبم
همه شب چون عقابان شکاری / بر اورنگ خدایان برده خوابم/
گوزن آسا به کوهستان چمیده / به دنبال بز کوهی دویده…
پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۳۰۰)
۶-مرگ
یکی دیگر از مضامین شعری دیوان پژمـان ، بن مایه مرگ است. پژمان در توصیف حالات شخص محتضر و وصف فضای مرگ آلود، مهارتی بی نظیر دارد و مـرگ اندیشی در اشعار او بسیارست اما از این موارد، نمونه هایی که شاعر آن ها را در حالی سروده که خود با مرگ دست و پنجه نرم می کرده، تأثیرگذارتر استمثلا غزلی که او دو روز پس از سومین عمل جراحــی در بیمارستان آریا گفته است:
چون چراغ زندگی آغاز خاموشی کند / نوشدارو را قضا، داروی بیهوشی کند
گوش سنگین گردد و تاری شود خورشیـد / چون چـراغ زندگی آغاز خامـوشی کنـد
آنچه را از دفتر عمری دراز اندوختیم / ناگهان چون برق آهنگ فراموشی کند
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۱۰۹)
وابیات زیر از مثنوی «فقر و فنا»:
دوش رفتم بسان مدهوشان / سوی آرامگاه خاموشان
در دیاری که شادی و غم نیست/ نخوت بیش و حسرت کم نیست
دشمنی ها ز سینه ها رفته / فتنه ها زیر خاک ها خفته….
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۱۹۷)
در بیتی دیگر، مرگ را به غولی که جامه ای سیاه بر تن دارد، همانند ساخته، بر آن نهیب می زند:
ای غول سیاه جامه ای مرگ/ تا چند صلای ترکـتازی
( پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۳۰۲)
«ولک» معتقد است که آن چه تصویر را مؤثر می سازد، خصلت آن به عنوان واقعه ای ذهنی است کــه با احساس عجین می گردد (ولک،۱۳۸۲: ۲۰۹). در ابیات فوق، همسویی تصویر، با عاطفــــه و احساس شاعر نسبت به مرگ روشن است اگرچه در بسیاری از اشعار خود، آن را آرزو می کند:
درین مغاک شدم خسته دست مرگ کجاست؟/ که گرد زندگی از دامنم بر افشاند
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲: ۱۱۱)
۷-احساسات ملی گرایانه
اگرچه پژمان بختیاری شاعری فردگراست و در دیوان خود بیشتر به عوالم شخصی می پردازد اما نسبت به اجتماع خویش نیز بی اعتنا نیست و سربلندی وطن آرزوی درونی اوست. ناسیونالیسم، مکتب اصالت ملت است که در آن کلیه پدیده های اجتماعی، تحولات تاریخی و کیفیات زندگی بشر در هر زمان و مکان با توجه به موجودیتـــی زنده و متکامل به نام «ملت» مورد تفســیر و بررسی قرار می گیرد (میرانی،۱۳۵۸: ۴). در ناسیونالیسم، به جای فرد، جامعه مورد توجه قرار می گیرد (کاتم،۱۳۷۱: سی و سه). عشق ورزی به ایران و ایرانی و یادآوری افتخارات گذشته ی ایران، پربسامدترین مضامین ناسیونالیستی را در شعر پژمان تشکیل می دهد:
نه ایران زهر کشـــوری برتـــر است/ که گیـــتی بود پا و ایران سرســــت
جهان چشم و ایران در آن روشنی ست/هماننـــد ایرانــــیان هیــــچ نیست
همـــال زن و مرد ما نیســــت کس/ که ایران ز پیش است و گیتـی ز پس
(پژمان بختیاری،۱۳۸۲ :۲۶۴)
پژمان معتقد است ایران کهن، مهد تمدن بوده و یونان و اروپا در ترقی خـــود وامدار ایران اند حتــی توحید و یکتا پرستی توسط ایرانیان در دنیا بسط و گسترش یافته است (همان:۲۶۵).
اگر ایران بجز ویرانسرا نیست / من این ویران سرا را دوست دارم
نــــوای نای ما گر جانگــــداز است/ من این نای و نوا را دوست دارم
من این دلکش زمین را خواهم از جان/ من این روشن سما را دوست دارم…
(پژمان بختیاری، ۱۳۸۲: ۴۲۴)
نتیجه
پژمان بختیاری، شاعری است با روحیه ای حساس و لطیف که اشعارش سرشار از عاطفه و احساس است. او که در کودکی از سایه حمایت و عنایت پدر و مادر محروم گشته، بشدت از این واقعه آسیب دیده و آزردگی خویش را از این موضوع بارها در سروده های خود آشکار ساخته است. او بیش از هر شاعری درباره خانواده و تعامل میان اعضای آن سخن گفته است و با آن که والدینش، در ایجاد کانونی گرم برای فرزندشان هیچ تلاشی از خود نشان ندادند، نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده نگرش منفی نداشته و حتی در قطعه شعری طولانی از تجرد خود نالیده است. در آن دسته از سروده های پژمان که از درد یتیمی، تجرد، سپری شدن جوانی و طی شدن ایام خوشِ بودن در کنار محبوب شکوه می کند، می توان جلوه عواطف شاعر را به نظاره نشست اما علاوه بر این ها، او آن گاه که از دیگر مضامین غنایی چون عشق، مرگ و… سخن می گوید، کلامش دلنشین و با احساس است. واژه هایی که شاعر بر می گزیند، متناسب با فضای عاطفی شعر اوست و در تأثیرگذاری بر مخاطب، نقش خود را بخوبی ایفا می کند. با این که پژمان شاعری فرد گراست و بیشتر به عوالم شخصی می پردازد، نسبت به جامعه خود بی اعتنا نیست و اشعاری در مذمت خیانت کاران به کشور و دوستی وطن و هم میهنانش دارد که در آن ها نیز می توان احساسات پاک و بی شائبه شاعر را به تماشا نشست
دکتر مریم السادات اسعدی فیروزآبادی
مراجع
۱ـ آشوری، داریوش، فرهنگ علوم انسانی، تهران: مرکز،۱۳۸۱٫
۲- احمدی، علی اصغر،روان شناسی روابط درون خانواده،چ ششم، تهران: انتشارات مهدی رضایی،۱۳۹۰٫
۳- امیر حسینی، خسرو، خانواده خوشبخت، فرزند موفق،تهران: چ هشتم، نشر عارف کامل، ۱۳۹۱٫
۴- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران:سخن، ۱۳۸۱٫
۵- باطنی ،محمد رضا و همکاران، واژه نامه روان شناسی، تهران: فرهنگ معاصر،۱۳۸۲٫
۶- براهنی، رضا، طلا در مس،ج۱، تهران: زریاب ،۱۳۸۰٫
۷- پرین، لارنس،شعر و عناصر شعری، ترجمه غلامرضا سلگی، تهران: ارغنون، ۱۳۷۱٫
۸- پریور، علی،خانواده و شادکامی، چ اول، تهران: پیکان،۱۳۸۲٫
۹- پژمان بختیاری، حسین،دیوان اشعار،چ دوم، تهران:پارسا،۱۳۸۲٫
۱۰- تولستوی، لئون، هنر چیست، ترجمه کاوه دهگان،چ چهاردهم، تهران: امیر کبیر، ۱۳۸۸٫
۱۱- دهرامی و عمرانپور، نقد و بررسی عاطفه در اشعار نیما یوشیج، پژوهشنامه ادب غنایی، س ۱۱، ش ۲۰٫
۱۲- رزمجو، حسین، انواع ادبی، چ سوم،مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۷۴٫
۱۳- رستگار فسایی، منصور،انواع شعر فارسی، چ دوم،شیراز: نوید شیراز،۱۳۸۰٫
۱۴- شاملو، سعید، آسیب شناسی روانی، تهران: نگاه، ۱۳۷۵٫
۱۵- شریفیان، مهدی، بررسی فرایند نوستالژی در اشعار سهراب سپهری، پژوهشنامه ادب غنایی، س ۵،۱۳۸۶٫
۱۶- شفیعی کدکنی، محمد رضا، موسیقی شعر، تهران: آگاه، ۱۳۷۰٫
۱۷- شفیعی کدکنی، محمد رضا، ادوار شعر فارسی، چ دوم، تهران: سخن، ۱۳۸۳٫
۱۸- شمیسا، سیروس، انواع ادبی، چ دوم، تهران: دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۲ .
۱۹- شیخی،محمد تقی، جامعه شناسی زنان و خانواده، چ اول، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰٫
۲۰- کاتم، ریچارد، ناسیونالیسم در ایران، ترجمه احمد تدین، تهران: کویر، ۱۳۷۱٫
۲۱- گلچین معانی،احمد،مکتب وقوع و شعر فارسی، مشهد: دانشگاه فردوسی، ۱۳۷۴٫
۲۲- میرانی، ابراهیم،ناسیونالیسم و جنبش مشروطیت ایران،بی جا،آرمان خواه، ۱۳۵۸٫
۲۳- نفیسی، سعید،فرهنگ فرانسه به فارسی، تهران:صفی علیشاه، ۱۳۷۱٫
۲۴- ولک، رنه و آوستن وارن، نظریه ادبیات، ترجمه موحد و مهاجر، تهران: علمی و فرهنگی،
۱۳۸۲٫
۲۵- یوسفی، غلامحسین، چشمه روشن،چ دوازدهم، تهران:نشر علمی، ۱۳۸۸٫
فایل pdf مقاله: esalatpezhman
مطالب مرتیط:
کتاب جامع «زندگی و اشعار پژمان بختیاری» منتشر گردید
مهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
مهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
ویژه تاریخ و فرهنگ ایران و سرزمین بختیاری، سرزمین آفتاب، سرزمین آزاد، سرزمین آریایی، سرزمین کوهساران بلند، سرزمین رودهای خروشان، سرزمین چشمه ساران زلال، سرزمین جنگلهای سرسبز، سرزمین دشت های زیبا، سرزمین برف و آب و آفتاب، سرزمین تاریخ و تمدن دیرینه، سرزمین فاتحان مشروطیت، سرزمینی در قلب ایرانزمین… بختیاری بزرگترین قوم ایرانی و آریایی در ایران و تنها قوم صددرصد شیعه..*این سایت آزاد، مستقل و مردمی است. تاسیس1391
شهریور ۳۱, ۱۳۹۷ ۲۶
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
آذر ۱۷, ۱۴۰۲ ۲۳
اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ ۲۲
آذر ۱۰, ۱۳۹۱ ۲۰
تیر ۱۲, ۱۳۹۵ ۱۶
خرداد ۰۲, ۱۳۹۵ ۱۶
آبان ۰۶, ۱۳۹۵ ۱۵
خرداد ۲۰, ۱۳۹۲ ۱۳
مرداد ۱۰, ۱۳۹۵ ۱۲
دی ۰۳, ۱۳۹۴ ۱۰
آذر ۱۱, ۱۴۰۲ ۹
شهریور ۰۸, ۱۳۹۵ ۸
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
مهر ۲۶, ۱۴۰۱ ۷
مهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
اردیبهشت ۰۵, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۴, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۱۹, ۱۴۰۳ ۰
اسفند ۲۵, ۱۴۰۲ ۱
اسفند ۲۴, ۱۴۰۲ ۲
اسفند ۱۷, ۱۴۰۲ ۰
6 ماهپیش
مهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
📙همایش ملی زندگی، آثار و شخصیت پژمان بختیاری (شاعر بزرگ معاصر، محقق و مترجم) پژمان بختیاری محقق، مترجم و شاعر نامدار...تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
📙کتاب” دشتک بر بلندای تاریخ ” منتشر شد. کتاب “دشتک، بر بلندای تاریخ بختیاری” تالیف «رضا بهرامی دشتکی» پس از سالها...خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
معرفی کتاب: این اثر پژوهشی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فهرست آثار فاخر قرار گرفت و مورد حمایت ویژه واقع گردید…...اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
تاریخ بختیاری از آغاز تاکنون مقدمه: سرزمین ایران از آغاز دوران تاریخی به تدریج شاهد شکل گیری کهن ترین تمدن های بشری بود...اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
پژمان بختیاری در کلام دکتر کزازی دکتر میرجلال الدین کزازی استاد بزرگ زبان و ادبیات پارسی در سخنانی درباره شخصیت شاعر...اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
آثار منظوم و منثور پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر + نصاویر فهرست کتاب ها و آثار پژمان بختیاری: پژمان بختیاری شاعری...فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
زندگینامه دکتر قیصر امین پور (۱۳۳۸-۱۳۸۶) از شاعران بزرگ معاصر دکتر قیصر امینپور از شاعران بزرگ ایران پس از انقلاب...اسفند ۲۴, ۱۴۰۲ ۲
صفحه پژمان بختیاری ویژه زندگی، اشعار و آثار حسین پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران ■ـ زندگینامه پژمان بختیاری ...اسفند ۱۷, ۱۴۰۲ ۰
در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است…...اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ ۲۲
رضا بهرامی نویسنده و پژوهشگر رضا بهرامی دشتکی(نویسنده و پژوهشگر) رضا بهرامی دشتکی نویسنده و پژوهشگر ایرانی اهل دشتک...آذر ۰۳, ۱۴۰۲ ۶
زندگینامه و اشعار پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر زندگی نامه پژمان بختیاری (۱۳۵۳ـ ۱۲۷۹) حسین پژمان بختیاری،...سرزمین بختیاری در قسمتهای وسیعی از فلات مرکزی و جنوب غربی ایران در میان رشته کوه های زاگرس میانی اغلب در استان های: «چهارمحال بختیاری، خوزستان، اصفهان، لرستان، کهگیلویه بویراحمد» و بخش هایی از استانهای «فارس، بوشهر، مرکزی، ایلام و..» قرار دارد.
علاوه بر آن جمعیت عظیمی از بختیاری ها در تهران، اصفهان، شیراز، اهواز، قم و کرج و.. سکونت دارند و با احتساب سایر اقوام لرتبار گستره وسیع تری پیدا می کند. سرزمین پهناور بختیاری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ویژه ای در قلب ایران زمین برخوردار است.
بزرگترین رودخانه های کشور «زاینده رود»، «رود کارون» و «رود دز» از «زردکوه بختیاری» سرچشمه می گیرند. با طبیعت بکر و زیبا، رودهای خروشان، چشمه ساران زلال، جنگلهای سرسبز و مناطق دیدنی و گردشگری بی نظیر...