شهریور ۰۸, ۱۳۹۵ سرزمین ما تاریخ و فرهنگ, موضوعات سایت ۸
خاطرات سردار مریم بختیاری از نگاهی دیگر
کتاب خاطرات سردار مریم بختیاری
کتاب خاطرات سردار مریم سالها پس از مرگ وی منتشر گردید و شامل حوادث دوران کودکی و جوانی وی تا پایان مشروطیت است و ظاهرا قسمت دوم خاطرات از بین رفته یا هنوز در جایی در خانه بستگان پنهان باشد. «خاطرات بی بی مریم» به قلم ساده و روان از سال ۱۳۳۶ هجری قمری برابر با ۱۲۹۶ هجری شمسی به بعد ثبت شده است و به نظر می رسد هیچگاه فرصت نیافت آن را ویرایش نماید یا کسی ویراستاری کند. در ابتدای مجموعه خاطرات خود می نویسد:
…«به امید خداوند امیدوارم که فرصت بدهد بنده که یک زن ایرانی و از ایل بختیاری می باشم روزنامه خاطرات خود را ساده و مختصر بنویسم. توفیق از خداوند عالم و همراهی از روح شاهنشاه عالم امام اول، حضرت علی (ع) می طلبم. به تاریخ هشتم ماه شعبان المبارک سنه ۱۳۳۶ …» ص۲۳٫
سپس به شرح حوادثی می پردازد که بر پدرش حسینقلی خان ایلخانی بختیاری در دوره ناصرالدین شاه گذشته است و می نویسد:
…«در تاریخ هزار و دویست و نود و نه پادشاه ایران که ناصرالدین شاه بود از استقلال پدرم ایلخانی ترسید و حکم نمود به ظل سلطان که پسر شاه بود که باید حسین قلی خان را بکشید اگر او را از میان بر ندارند سلطنت از خانواده قاجار به بختیاری منتقل می شود…. پدرم مسلمان حقیقی بود و در مذهب خیلی متعصب بود همیشه نماز شب می نمود تمام سال پنج شنبه و دوشنبه ها در هر فصل روزه می گرفت به فقرا خیلی پول می داد…»(ص ۲۵ خاطرات)
«… روزی که خبر رسید ایلخانی را کشتند .. چه محشری در چغاخور [مرکز ایلخانی بختیاری] شد در میان ایل یک نفر بزرگ که می مرد (زنان) گیسو می بریدند یادم هست در چغاخور به حدی برای پدرم گیسو بریده شد که می توام بگویم هزار من بود چونکه تقریبا در بختیاری ده هزار زن گیسو بریدند.. دوماه بعد از شهید شدن پدرم ایلخانی نگذاشتند برادرهایم در چغاخور بمانند رفتند در ناغان پناه بردند به دهات…» ص ۲۶ و ۳۳ .
در این خاطرات همچنین از برادرانش که از مادر دیگر بودند بویژه از سردار اسعد بزرگ (فاتح مشروطیت) و زحمات او در تربیت و آموزش خود و محبت های صمصام السلطنه مکرر یاد می کند:
«… برادرهایم خیلی مرا دوست می داشتند در حقیقت پدری در حقم نمودند مرحوم سردار اسعد حاجی علیقلی خان خیلی مرا تربیت می نمود، همیشه برایم تاریخ می گفت، حکم می فرمود که باید شبانه روز کتاب تاریخ بخوانید… برادر عزیزم آن وجود مقدس مرحوم حاجی علیقلی خان سردار اسعد، یک انس به من پیدا نموده بود و آنچه مطالب محرمانه داشت و برای احدی اظهار نمی نمود به من می فرمود.. برادر بزرگوارم حاجی علیقلی خان که هم پدرم بود هم استادم بود و هم برادرم. چه قدر مرا به درس خواندن وادار می فرمودند.. شب را تا نزدیک به روز کتاب می خواندیم برادرم[سردار اسعد] خیلی مایل به [مطالعه]تاریخ و کتابهای زمان جدید بود.. » (صص ۴۹ و ۵۲ و۶۰ و ۷۰ ، خاطرات)
البته بی بی مریم در ادامه ضمن بیان خاطراتش در دوران جوانی از نامهربانی های برخی برادران ناتنی اش همچون سردار ظفر و یوسف خان امیر مجاهد در قضیه املاک می نویسد که چه قدر با اقدامات خود و درگیری های مداوم برای وی رنج و زحمت ایجاد کردند.
از ازدواج خود می نویسد که طبق یک آیین ایلی (ناف برون) او را در دوران نوزادی به عقد یا نامزد مردی(پسر یکی از خوانین چهارلنگ) نمودند که بیست سال از او بزرگتر بود و نهایتا در ۱۵ سالگی با وی ازدواج کرد مردی که دو زن دیگر نیز داشت:
«…من پانزده سال داشتم اما هیچ میل نداشتم که مرا شوهر دهند چونکه تقریبا چهل سال داشت پسر عروس عیال و اولاد فراوان داشت خواننده عزیز که این روزنامه زندگانی مرا ملاحظه می فرمایید حال سرنوشت ما دخترهای ایرانی خصوصا دخترهای بختیاری را ملاحظه کنید دختر پانزده ساله را بدهند به یک مرد چهل ساله که دارای دوزن و پنج شش نفر اولاد است برادرهایم هم چندان میل نداشتند اما جون در فامیل خودشان دشمن بود زدو خورد داشتند لابد بودند.. هیچ میل نداشتم در خانه آنها باشم چهارسال زن او بودم تا آنکه آن بیچاره جوان مرگ شد حالا از آن شوهر کردن شکر دارم چونکه یک پسر خوب از آن شوهر دارم که شخص اول در بختیاری است و تمام بختیاری ها به او می گروند و من هم اورا دوست دارم «علیمردان خان» نام دارد..» ص ۵۴
بی بی مریم چند سال بعد از درگذشت همسر اولش با اینکه تمایل نداشت که تا آخر عمر شوهر کند، تحت اجبار و شرایط خاص خانوادگی مجبور به ازدواج با یکی از عموزادگانش می شود که او هم دارای چند زن عقدی و صیغه بود و مردی نالایق و از آن بدتر فردی عیاش و هرزه بود و سالها در زندگی با وی در رنج و عذاب بود و گرفتار بیماری طولانی نیز گردید و چندین فرزند کوچک خود را اثر این مشکلات از دست داد. دلگیر از این ازدواج می نویسد:
«…شوهر انسان باید مرد باشد، شرف داشته باشد، مال دنیا برای مرد همه وقت هست اما برای نامرد کرور کرور ثروت و دولت مثل خاکستر است. هیج ننگی، هیچ بدبختی از شوهر بی شرف، بی عقل برای زن نیست. من بیچاره عمرم را با آه و ناله به سر بردم، روزگارم از دست دیوانه گری شوهر دومم سیاه شد و تاریک شد..» ص ۱۰۹
… ای خانم هایی که این کتاب سیه بختی مرا مطالعه می کنید مبادا گول مال، دولت، و جوانی کسی را بخورید و شوهر بکنید. هر چه قدر فقیر و زشت باشد اما پیکر او آراسته به صفات خوب باشد، عالم، دانا و با شرافت باشد، آن مرد زندگی است. ص ۱۴۸
اما وقتی دوتن از برادرانش می خواستند املاک شوهرش را تصرف کنند بی بی مریم مقابل آنها ایستاد: «…غیرت و شرافت هی به من نهیب می زد که هرچه این شوهر پست باشد هرچه بی شرف باشد هرچه رذل باشد اما باز شوهر توست ..» ۱۱۱
با این همه سختی کشیدن ها در پایان می نویسد: اکنون شکر دارم خداوند عالم را که هر قدر صدمه زیادتر بر من وارد می شد او بر عظمتم می افزاید هر وقت فکر روزگار خود و دشمنی های بسیار این آدم ها را که نسبت به من کردند می کنم ، آن وقت ملتفت می شوم که کسی هست و او هست که مرا ازاین گرداب ها نجات داد، آن وقت به دعا و شکر می پردازم و هر بار کرورها شکر می کنم که هرچه هست اوست و هرچه تقدیر اوست می شود. من دست به دامان کبریایی او زدم هرچه از دوست بر آید، خوش است.. ص۱۴۷
وضعیت زنان در خاطرات سردار مریم،:
سردار مریم، نقش زن در جامعه را بسیار محدودتر از جایگاه واقعی او می داند و خواستار است که زنان از نقش و جایگاه واقعی خود در جامعه آگاهی یابند و آن را به دست آورند. او در این مورد می نویسد:
«…در ایران زن های بدبخت یا باید بزک بکنند، شبانه روز در فکر لباس و پودر و سرخاب باشند یا خیاطی و ریسمان تابیدن، کار بزرگ آنها همین است. افسوس که وجود چندین (میلیون) زن در خاک ایران از عدم علم برای هیچ کس اهمیتی ندارد …»
«… ای کاش ما هم روزی خود را در سایه تمدن می دیدیم و پای خود را روی زمین تمدن می گذاشتیم . افسوس که من می میرم و آن روز را در ایران و به خصوص در بختیاری نخواهم دید… بدبختانه می ترسم بمیرم و زن های ایرانی را عموما و زن های بختیاری را خصوصا آزاد نبینم…» ص۴۷
سردار مریم و سرزمین بختیاری
در جای جای خاطرات آرزوهای خود را در مورد پیشرفت سرزمین بختیاری نیز بیان می کند و از آرزوهای برباد رفته خود و بسیاری از زنان ایرانی و به ویژه وضعیت زن بختیاری و ظلم آن روزگار (اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول) سخن می گوید و می نویسد:
«…ای بسی آرزو که خاک شده، چه قدر آرزو داشتم که در بختیاری کارهای نیک بکنم خصوصا برای زن های بدبخت. چه قدر میل داشتم، دارای یک قدرت فوق العاده باشم که بتوانم سنت های پوسیده بختیاری را از بیخ و بن برکنم. چون بختیاری قابل ترقیات دنیای امروزی هست و قابل عصر طلایی می باشد. بختیاری دارای یک مدرسه و یک بهداری نیست هنوز از هزار نفر صد نفر سواد جزئی ندارند. هنوز سرتاسر این خاک به حدی ظلم حکم فرماست که ظالم می تواند ضعیف را از بین ببرد، مال اورا ببرد، ناموس اورا ببرد. هنوز با اینکه قرن بیستم است چوب و فلک داغ است… من بیچاره که یک نفر زن هستم با چشم خونبار و قلب افسرده این چیزها را می بینم و خون دل می خورم. آرزو داشتم قدرتی پیدا کنم و رفع تمام این ظلم ها را بنمایم و ریشه پوسیده استبداد وحشیانه را از این ولایت قطع کنم. در بختیاری به دختر ارث نمی دهند قباله نمی دهند…» (خاطرات سردار مریم ص ۱۲۰ و ۱۲۱).
…ای بختیاری، ای وطن عزیز آیا می شود تو هم به جاده ترقی قدم بگذاری، آیا می شود که آفتاب مشعشع تجدد نور خود را به سر شما هم افشان کند؟ … ص۱۵۰ … .. تصور نمی کنم هیچ وقت ایلی مثل بختیاری بزرگ منش باشد… ص ۹۴
ودر مورد مادرش می نویسد:
از خدای خود شاکرم که مادرم از من راضی بود تا که مرد تا عمر دارم خیال بدبختی های او را که می کنم قلبم مجروح می شود چونکه خوشبخت نبود. هرچه بود گذشت خوبی دنیا این است که خوب و بدش در گذر است و زود هم می گذرد
شاد برانیم که در این دار تنگ شادی و غم هر دو ندارد درنگ… ص ۱۶۲
ایستادگی در برابر استبداد:
سردار مریم که از نزدیک شاهد فقر روز افزون مردم و ولخرجی های حاکمان بی تدبیر است، سکوت در برابر ظلم و ظالم را می شکند و با دستگاه زمانه به ستیز بر می خیزد و می نویسد:
«…بدبختانه بعضی از ملت های دنیا عموما و ملت ایران خصوصا، سلطان را آیت خدا می دانند … اگر این مردم علم داشتند از سلاطین قاجاریه می پرسیدند چه می کنید؟ آیا پول ملت را باید خرج عیش و عشرت خود و خانم های اندرون بکنید. فکر کنید ببینید چه خاموشیم و تاریکیم، چنر میلیون آدم از دست رنج و زحمت سالیانه و هزار جور بدبختی و عذاب کرور ها پول جمع می کنند و بدست یک نفر بدهند برای این که آن یک نفر اداره تمام زندگانی آنها را بنماید پس اگر فکر دادشته باشیم آن آدم نوکر ملت است نه خدای ملت… پس درین صورت هر وقت این مستخدم برای ملت خوب کارکرد او را باید دعا کرد و برقرار داشت، اگر بد کار کرد باید معزول نمود و حسابش را رسید، نه این که ستایشش نمود…» ص ۱۰۶
مبارزه در راه دستیابی به مشروطه:
سردار مریم در اواخر کتاب خاطرات خود به شرح وقایع حضور بختیاری ها در نهضت مشروطیت به رهبری سردار اسعد می پردازد و تا فتح تهران این وقایع را مختصر شرح می دهد. به نظر می رسد این خاطرات ادامه داشته اما ادامه آن موجود نیست.. هنگامی که برادرش سردار اسعد و جوانان برومند بختیاری در راه رفتن به تهران هستند، در مسیر خود در سورشجان منزل بی بی مریم اطراق می کنند و بی بی مریم عزم راسخ آنها را می ستاید و با سخنانی دلگرم کننده روی به آنها می گوید:
« … حالا که تصمیم دارید در این کار متعهد و مردانه باشید، اگر تمام مردهای رشید بختیاری شهید شدند، تمام زن های بختیاری را جمع نموده، کفن به گردن، تفنگ به دست برای شکست دادن دشمن رو به طرف اردوی استبداد حرکت می کنیم… امیدوارم … که ریشه استبداد پوسیده را به عقل سرشار و فکر عمیق خودتان و به زور شمشیر آتش بار جوان های رشید ایرانی از بیخ و بن بکنید…».
به روایتی سردار مریم خود نیز در جنگ های مشروطه حضور می یابد و با دستگاه استبداد به مبارزه برمی خیزد.
آزادی یگانه آرزوی سردار مریم:
اما یگانه آرزوی راستین سردار مریم بختیاری از دوران جوانی تا آخرین لحظات عمر ، همان آرزویی بود که روزی با نگاه به آینده در روزنامه خاطراتش به صورت سوالی تامل بر انگیز با نسل پس از خود در میان نهاده بود. پرسیده بود:
« … ای کسانی که روزنامه مرا مطالعه می نمایید، اگر در عصر شما ایران وطن عزیز مرا و خودتان [را ] دیدید به دانش و علم نورانی و مشعشع شده و قدم در راه و خاک آزادی گذاشتید یا در سایه علم و تمدن زندگانی نمودید از من بیچاره که یگانه آرزویم تمدن ایران است، یادی بنمایید. آیا ساعتی که من در قعر گور خوابیده ام شما ایرانی های بدبخت، آزادید؟ با کمال سرفرازی قدمهای شمرده شمرده میزنید؟ …» ص ۱۴۲
سرانجام سردار مریم بختیاری، سه سال پس از اعدام فرزند مبارز و برومندش علیمردان خان که به دستور رضاه شاه صوررت گرفت در حالیکه از این واقعه سخت اندهگین و رنجیده خاطر بود در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، در اصفهان زندگی را بدرود گفت و پیکرش در آرامگاه تخت فولاد اصفهان در تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد و خانه او در اصفهان در چهارراه قصر ابتدای خیابان شیخ بهایی واقع بود که در محل آن مدرسه رودابه ساخته شد.
«..ای پادشاه حقیقت ای پروردگار من ای کسی که هرچه هست هرچه بود و هرچه می آید همه از قدرت کامله توست من بیچاره من ضعیف چگونه می توانم رحم و کرامت تو را شکر گویم فقیرتر و ضعیف تر از آنم که بتوان جلو کرامت و عظمت تو اظهار حیات بنمایم غیر از آنی که عرض کنم پادشاه حقیقت از بس ذلیلم تو رحم فرمودی..» ص۱۵۳٫ …
تحقیق و نگارش: رضا بهرامی دشتکی ـ ۱۳۹۵
ـــــــــــــــــــــــــ
منبع: خاطرات سردار مریم بختیاری، انتشارات آنزان، تهران، ۱۳۸۸٫
مطالب مرتبط:
زندگینامه و مبارزات سردار مریم
آرامگاه بی بی مریم در تخت پولاد اصفهان ***
***
***
زندگینامه و مبارزات سردار مریم
bigthemeآذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
ویژه تاریخ و فرهنگ ایران و سرزمین بختیاری، سرزمین آفتاب، سرزمین آزاد، سرزمین آریایی، سرزمین کوهساران بلند، سرزمین رودهای خروشان، سرزمین چشمه ساران زلال، سرزمین جنگلهای سرسبز، سرزمین دشت های زیبا، سرزمین برف و آب و آفتاب، سرزمین تاریخ و تمدن دیرینه، سرزمین فاتحان مشروطیت، سرزمینی در قلب ایرانزمین… بختیاری بزرگترین قوم ایرانی و آریایی در ایران و تنها قوم صددرصد شیعه..*این سایت آزاد، مستقل و مردمی است. تاسیس1391
شهریور ۳۱, ۱۳۹۷ ۲۶
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
آذر ۱۷, ۱۴۰۲ ۲۳
اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ ۲۲
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
خرداد ۰۲, ۱۳۹۵ ۱۷
تیر ۱۲, ۱۳۹۵ ۱۶
آبان ۰۶, ۱۳۹۵ ۱۵
خرداد ۲۰, ۱۳۹۲ ۱۳
مرداد ۱۰, ۱۳۹۵ ۱۲
آذر ۱۱, ۱۴۰۲ ۱۰
دی ۰۳, ۱۳۹۴ ۱۰
شهریور ۰۸, ۱۳۹۵ ۸
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
مهر ۲۶, ۱۴۰۱ ۷
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
آبان ۱۷, ۱۴۰۳ ۱
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
اردیبهشت ۰۵, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۴, ۱۴۰۳ ۰
8 ماهپیش
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
گرامیداشت پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران در دانشگاه فرهنگیان به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شهرکرد،...آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
زندگینامه و آثار/ زادگاه پژمان «دشتک بختیاری» در دامنه کوهساران بلند بختیاری، منتهی به «زردکوه» و در کنار سرچشمه های...آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
تمدید شد/ مهلت ارسال مقالات ۱ اسفند برگزاری همایش: ۸ اسفند۱۴۰۳ همایش ملی زندگی، آثار و شخصیت پژمان بختیاری (شاعر بزرگ...تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
📙کتاب” دشتک بر بلندای تاریخ ” منتشر شد. کتاب “دشتک، بر بلندای تاریخ بختیاری” تالیف «رضا بهرامی دشتکی» پس از سالها...خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
معرفی کتاب: این اثر پژوهشی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فهرست آثار فاخر قرار گرفت و مورد حمایت ویژه واقع گردید…...اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
تاریخ بختیاری از آغاز تاکنون مقدمه: سرزمین ایران از آغاز دوران تاریخی به تدریج شاهد شکل گیری کهن ترین تمدن های بشری بود...اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
پژمان بختیاری در کلام دکتر کزازی دکتر میرجلال الدین کزازی استاد بزرگ زبان و ادبیات پارسی در سخنانی درباره شخصیت شاعر...اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
آثار منظوم و منثور پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر + نصاویر فهرست کتاب ها و آثار پژمان بختیاری: پژمان بختیاری شاعری...فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
زندگینامه دکتر قیصر امین پور (۱۳۳۸-۱۳۸۶) از شاعران بزرگ معاصر دکتر قیصر امینپور از شاعران بزرگ ایران پس از انقلاب...اسفند ۲۴, ۱۴۰۲ ۲
صفحه پژمان بختیاری ویژه زندگی، اشعار و آثار حسین پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران ■ـ زندگینامه پژمان بختیاری ...اسفند ۱۷, ۱۴۰۲ ۰
در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است…...سرزمین بختیاری در قسمتهای وسیعی از فلات مرکزی و جنوب غربی ایران در میان رشته کوه های زاگرس میانی اغلب در استان های: «چهارمحال بختیاری، خوزستان، اصفهان، لرستان، کهگیلویه بویراحمد» و بخش هایی از استانهای «فارس، بوشهر، مرکزی، ایلام و..» قرار دارد.
علاوه بر آن جمعیت عظیمی از بختیاری ها در تهران، اصفهان، شیراز، اهواز، قم و کرج و.. سکونت دارند و با احتساب سایر اقوام لرتبار گستره وسیع تری پیدا می کند. سرزمین پهناور بختیاری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ویژه ای در قلب ایران زمین برخوردار است.
بزرگترین رودخانه های کشور «زاینده رود»، «رود کارون» و «رود دز» از «زردکوه بختیاری» سرچشمه می گیرند. با طبیعت بکر و زیبا، رودهای خروشان، چشمه ساران زلال، جنگلهای سرسبز و مناطق دیدنی و گردشگری بی نظیر...
بنگ ایل
چه وابیده که ایلم غم گرهده
بُهُونِ عاشقی ماتم گرهده
دیه من مالمون بارون نیاهه
سُواری از وَرِ کارون نیاهه
به شوُن بختیاری بِرنُوی نی
اسیرِ شُو اَوینه افتووی نی
گِرهنه ایل مو تی تُم رَهینه
دیه گپ نیزنن از یک بُرینه
چه وابیده تَکِسته گئوگریمون
و یا دی گئوگری سنگینه سیمون
ایگوی ایلم ز پا وَسته دُواره
زِنُو بال و پَره بسته دُواره
مو ایلم ایل غیرت ، شُورو شَر بی
وُلاتِس پُر زه شیرونِ ظفَر بی
کُیه رَهده بَفای بختیاری
همو عشق و صفای بختیاری
وُریستین و زِنُو بَنگی وُرارین
درخت دشمنی از تَه دِرارین
شعر از حجت تختایی
گر ایران زمین بختیاری نداشت / برآنم که از بخت یاری نداشت (پژمان بختیاری)
بسمه تعالی
خبر حمله و هتک حرمت به مجسمه سردار مشروطه خواه، مایه فخر ایران زمین و مباهات ایل جلیل بختیاری سردار اسعد بختیاری حاج علیقلی خان، بس سنگین و جانسوز بود رفتارهای متعصبانه ونابخردانه یک عده معلوم الحال که درپی تنش آفرینی و نزاع قومی ، به چهره های ملی و قومی یورش می برند تا فرهنگ و تاریخ یک ملت ویک قوم را خدشه دار کنند موجبات شرمندگی رابرای این تفکر خشک و بی ریشه و تاسف برای مردان وزنانی که دل در گرو وطن و قوم خود دارند رافراهم کرده است.
سردار اسعد بختیاری یک چهره فراقومی ست که در سالهای خفقان و آلودگی فضای سیاسی ایران بر تاریکی دهر تازید و زمینه آزادی و حق خواهی رابرای تمام مردم ایران فراهم کرد، هر چند همواره دست هایی در کار بود تا تاریخ را وارونه جلوه دهد و نام این بزرگ مرد وطن پرست و خوشنام را از مشروطه بزداید، اما گواه ما کتیبه ها و سنگ نبشته های عصر مشروطیت است که خط بطلانی بر اقدامات انحصار طلبانه یک عده ست. یاد ونام کسانی که برای احقاق حقوق و آزادی تمام مردم ایران متحمل رنج و سختی شدند با تحرکات بدسگالان از بین نخواهد رفت، گویا رنج های سردار را پایانی نیست و وی همچنان در برابر رسالت انسانی اش متحمل هزینه می شود وامروز همه ملت ایران و همه بختیاری در این ادای رسالت و پرداخت هزینه شریکند.
امروز آن تفکر نازیبا حتی تحمل مجسمه سردار اسعد را ندارد و برآن میتازد اما سردار همچنان پابر رکاب اسبش و باتکیه بر خرد و تفکر آزاد اندیشی که در اذهان مردمش به یادگار گذاشت، محکم وپابرجا بر بلندترین قله های افتخار و متانت و نجابت و مظلومیت ایستاده است. این حرکت کینه توزانه و بی خردانه را محکوم نماییم واز مجاری قانونی و موکلان حقوق مردم خواهانیم با برهم زنندگان اتحاد و یکدلی مردم ایران و متجاوزان به اسطوره های ملی و بختیاری اشد برخورد را داشته باشند. بختیاری زخم های بسیاری در طول تاریخ خورده اما خم نشده و بر زمین نیوفتاده، بختیاری تبعیض ونابرابری زیاد دیده اما توهین و هتک حرمت نکرده بلکه نجیبانه راه احقاق حقوقش را طی کرده است. امروز ما از هتک حرمت به مجسمه سردار ناراحت نیستیم از تفکر نابه درست و تنش آفرینی که باعث این رفتار غیر مردمی و زشت شده ناراحتیم. ما می بخشیم اما فراموش نمی کنیم.
گر ایران زمین بختیاری نداشت
گمانم که از بخت یاری نداشت
پاسخ: صحیح شعر پژمان بختیاری (برآنم که از بخت یاری نداشت)
بخت راخداوندبه قوم بخت دادویاریشان کردتابشوندبختیاروهمیشه درخاک ایران زمین باصدای رسافریادبزنندوبگویندماقوم بختیارهستیم
ازاده سرافرازازوطنمان پاسداری میکنیم وبرظالم هرکه باشدمیتازیم وازمظلوم حمایت می کنیم
به امیدسرافرازی واتحادتمام طوایف ایران زمین
سلام متاسفانه قدر چنین مفاخر بی نظیر را ما خودمان بختیاری ها هنوز نمی دانیم وگرنه چنین ناشناخته در ایران نبودند
درود من یک ایرانی اهل اطراف اصفهان شهر فولادشهر (چمگردان) هستم که در سرزمین بختیاری بسیار دوست وبرادر وخواهر فراون دارم واز این مردمان به غیر از میهمان دوستی ورفاقت چیزی ندیدم وافتخار میکنم که چنین افرادی با وقار وشجاع چه زن وچه مرد در سرزمینم زندگی میکردند واز وجود بیگانگان دلگیر وپریشان بودند وبرایه ازادی ایران وایرانی مال وجان خود را کف دست گذاشتند وبا انان به جنگ ومبارزه برخاستند و دنیایه خود را فدایه شرافت کردند امیدوارم مردمان از خواب غفلت بیدار شده وسرزمینم را از بیگانگان باز پس بگیرند
به امید ایرانی جاوید وسربلند
تشکر از این سایت پر محتوا
بدرود
درودخدابرروح پرفتوح شیرزن مجاهد ومبارزوطن خواه مرحوم سردار بی بی مریم بختیاری(رحمت الله علیه)هموطن غیوروشجاع اقوام محترم بختیاری قهرمان سرزمین همیشه ماندگارایران اسلامی/ارادتمندسعید نهتانی ازاقوام بلوچ سرزمین همیشه پایداربلوچستان ایران همیشه ماندگار
پاسخ:
درود و سپاس بیکران از دیدگاه زیبای شما هموطن فرهیخته قوم بزرگ بلوچ از دیار سیستان و بلوچستان.. آرزوی پیروزی و سرفرازی برایتان داریم
بزرگ بانوی ایرانی که نامش افتخار ماست