آذر ۱۷, ۱۴۰۲ سرزمین ما تاریخ و فرهنگ, موضوعات سایت ۲۳
بختیاری ها، پارسی یا عیلامی؟
رضا بهرامی دشتکی
مقدمه: سرزمین بختیاری مهد تمدن های بزرگی همچون تمدن عیلام و تمدن پارس بود. قوم بختیاری در سرزمینی تشکیل و تاسیس یافت که از یک سو تمدن عیلام و از سوی دیگر تمدن آریایی (پارسی ها و هخامنشیان) در آن سرزمین نشو و نما یافتند و آثار تاریخی و فرهنگی بسیاری از هر دو تمدن در سرزمین بختیاری برجای مانده است. در فرهنگ و تمدن بختیاری نیز آثار فراوانی بویژه از تمدن آریایی و هخامنشیان از جمله بناها، سنگ نگاره ها، بردگوری ها، کتیبه ها، بناهای باستانی و نیز نوع گویش و آداب و رسوم… باقی مانده است. بر این اساس بسیاری از پژوهشگران معتقدند بختیاری ها، از قوم پارس هستند که با بازماندگان اقوام ایرانی در دوره عیلامی اختلاط یافتند.
تمدن عیلام
سرزمین بزرگ ایران از آغاز دوران تاریخی خود شاهد شکل گیری کهن ترین تمدن های بزرگ بشری بود. به عقیده مورخان «نواحی ایران و بین النهرین نخستین خاستگاه تمدن بشری بوده است.»۱ یکی از قدیمی ترین تمدن های باستانی، «تمدن عیلام»۲ بود که در کناره های رود کارون و کوهستانهای زاگرس شکل گرفت. که بخشی از آن در محدوده سرزمین بختیاری تاسیس و تکامل یافت. از این سرزمین در منابع تاریخی با نام های آنزان/ انشان، کاسی ها، الیمایی و… نیز یاد شده است که معرف حکومت های محلی یا طوایف غالب بوده است..
ـ تمدن «عیلام» از نخستین تمدن های کهن و بزرگ قدیم بود که در سرزمین ایران شکل گرفت و همزمان با تمدن سومریان، آکدی ها، آشوریان و تمدن بابل و مصر بوده است. سومری ها در راس خلیج فارس و طرفین اروندرود بوده اند و آکدی ها در طرف شمال شرقی آنها و آشور در شمال عراق و بخشی از ترکیه و بابل در عراق فعلی که گاهی تا فلسطین ادامه داشته است.
ـ سرزمین عیلام شامل بخش هایی از خوزستان، فارس، لرستان، کوه های بختیاری، و دیگر مناطق همجوار مانند دشت های مرکزی ایران بود. ـ قبل از اکتشافات باستان شناسی تنها منبع درباره تاریخ عیلام تورات بود، در تورات آمده بود که یکی از پادشاهان ایلام به نام کَدورلاعمر (به عیلامی کوتورلاگامار) قلمرو خود را تا مرز فلسطین گسترش داده بود. عیلام را یکی از فرزندان نوح دانسته اند که انتساب آن به تمدن عیلام بعید به نظر می رسد…
ـ عیلامیان اقوام بومی ایران بوده اند و برخی محققان آنان را آریایی می دانند که در هزاره های قبل آن وارد ایران شده اند. از دیگر بومیان ایران، گوتی ها، لولوبی ها، میتانی ها، هیتی ها و کاسی ها بوده اند. . نخستین بار در ایران بقایای انسان پیش از تاریخ در «تنگ پبده» در کوهستانهای بختیاری به دست آمده است.
ـ عیلام قدیم که در تقسیم بندی مورخان کوه نشنینان عیلامی نامیده می شوند از زمان های بسیار دور (حدود سه هزارسال قبل از میلاد) تا ۲۲۲۵ قبل از میلاد تاسیس یافت. عیلام میانه از سال ۲۲۲۵ ق.م تا سال ۷۴۵ ق. م ادامه یافت و عیلام جدید از ۷۴۵ ق. م تا سال ۶۴۵ ق.م بود. تمدن عیلام از قدیم ترین زمان های تاریخی تا سال ۲۵۵۰ق.م.(۴۵۰۰ سال پیش) در این دوره کوه نشینان عیلام حاکمیت داشتند و از آن به بعد سلسله اوان تاسیس شد . اولین اسناد حساب متعلق به هزاره سوم قبل از میلاد در شوش یافت شد. طاق های هلالی آجر های لعاب دار را اعیلامی ها ابدا کردند.
ـ اناتوم پادشاه سومر به جنگ کوه نشینان عیلامی رفت و آنان را مغلوب کرد و این پیروزی را بر روی ستون معروف به ستون کرکسان نقش کرد و در این کتیبه می گوید سلاح های سرزمین عیلام را به مثابه غنیمت با خود به لاکاش آورده است این کتیبه کهن ترین سند تاریخی بشر و کهن ترین منبعی است که نام عیلام در آن ذکر شده است.
ـ کلمه عیلام به معنی کوهستان است. عیلامی ها نام سرزمین خود را به صورت هلتا ام تی (هل تمپت) می نوشتند. اهالی ایلام همچنین این سرزمین را انزان سوسونکا می نامیدند هرودت به ترتیب نام عیلام و اهالی آن را کیسی و کیسیه ثبت کرده است. ناحیه مرکزی عیلام سوزیانا و پایتخت آن شوش بود. ـ قدیمی ترین زبان مردم عیلام زبان آنزانی بوده است. عیلامی ها خط تصویری خود را از سومری ها اقتباس کردند. نوشتار تک خط عبلامی از حدود قرن ۲۲ ق.م بوجود آمده است . خط اندیشه نگاری عیلامی قبل از خط میخی و تا پایان هزاره سوم و آغاز هزارهه دوم ق.م متداول شد. اسنادی راجع به خط اندیشه نگاری عیلامی از تپه سیلک کاشان بدست آمد
ـ از نقش برجسته های عیلامی در سرزمین بختیاری نقش برجسته شاه هنی حکمران محلی ایپیر یا ایاپیر در کول فره دشت مالمیر (ایذه)است و نقش برجسته شوتروک در اشگفت سلمان ایذه و نقش صخره ای شاه سوار نقش صخره ای خنگ نوروزی مال میر است. مهمترین و بزرگترین نقش صخره عیلامی قدیم نقش برجسته کورانگان است که توسط هرتسفلد کشف شد. ـ بنای باستانی معبد یا زیگورات «چغازنبیل» در شوش از کهن ترین بناهای تاریخی ایران و جهان است که در فهرست آثار جهانی ثبت شده و توسط پادشاه عیلام، اونتاش ناپیرشا بنا شده است
ـ عیلام و بابل چندین بار وارد جنگ با هم می شوند و بابل سرزمین عیلام را تصرف می کند اینشوشیناک پادشاه عیلام (سلسله اوان) توانست استقلال عیلام را از بین النهرین باز ستاند و به خود القاب فرمانروای چهارگوشه جهان، شاه بزرگ اوان، شاه سرزمین شاه برگزیده، شاه … داد. ـ دوره ی شکوفایی عیلام از زمان کوتیک اینشوشیناک شروع می شود. سومری ها و عیلامی ها اولین حکومت های قدرتمند جهان قبل از هخامنشیان بوده اند.
سومری ها سرزمین عیلام را نیم به معنای بالا می نامیدند. چرخ اربه و ساعت آبی شاخص آفتابی برای اندازه گیری زمان معماری طاق های قوسی و هلالی برای اولین بار توسط سومری ها و عیلامی مورد استفاده قرار گرفت. ـ ابداع خط تصویری و میخی توسط سومری ها صورت گرفت. قانون اولین بار در میان سومری ها به وجود آمد حضرت ابراهیم پیامبر سومری در شهر اور به دنیا آمد. کاسی ها از نژاد هندو اروپایی عیلام و بابل را تصرف کرده اند و سالها بر آن حکم رانده اند
ـ اونتاش ناپیرشا از پادشاهان معروف عیلام بود که لقب شاه انشان و شوش را داشت(۱۲۵۰ق.م.) و زیگورات چغازنبیل را بنا کرد هنر عیلامی معماری و کنده کاری از سنگ و کوه از زمان وی به اوج عظمت رسید. ـ شوتروک ناهونته اول از دیگر پادشاهان معروف عیلام است که بابل را خراج گذار عیلام کرد شوتروک ناهونته اول کوتیر ناهونته دوم و شیلهاک اینشوشیناک اول عهد طلایی ایلام را رقم زدند.
ـ در این دوره عیلامی ها قلمرو خود را تا نزدیک تخت جمشید گسترش دادن مهم ترین کتیبه از اینشوشیناک اول است و شوش را تبدیل به بهترین شهر های جهان کرد بعد از اینشو شیناک، نبوکد نصر اول پادشاه بابل عیلام را تصرف و شوش را ویران کرد که بعد از آن عیلام به مدت سیصد سال در سکوت کامل رفت. ـ آخرین شکل باقیمانده زبان عیلامی در سرزمین عیلام زبان خوزی است روند تکامل خط نزد عیلامی ها تصویری- تک نگاری- اندیشه نگاری- خط میخی(خط) خط تصویری را از سومر اقتباس کردند. اتصال کوه و دره و دشت (انشان و شوش) در توسعه تاریخ و هنر عیلامی ها نقش مهمی ایفا کرد و این امتیاز مهمی برای سرزمین عیلام نسبت به بابل بود به دلیل موقعیت جغرافیایی عیلام که از کوه و دشت تشکیل شده بود نوع حکومت عیلامی به صورت فدرالی(ملوک الطوایفی) بود که فرمانروانیان کوچک در هر ناحیه حکومت می کردند.
ـ آشوربانی پال پادشاه معروف امپراتوری آشور در سال ۶۴۰ ق.م. به عیلام لشگر کشید و پادشاه عیلام را کشت و برای همیشه عمر حکومت عیلام پایان یافت. از این تاریخ به بعد پارسی ها به رهبری سلسله هخامنش در این سرزمین قدرت گرفتند.
شهرهای مهم عیلام:
در دوره عیلامی: شوش (شوش دانیال فعلی)- پارسوماش (مطابق با مسجدسلیمان فعلی) ـ پارتاکنا (مطابق با اصفهان) ـ سیماش(مطابق با خرم آباد فعلی)ـ لیان(بوشهر) ـ اوان مطابق دزفول ـ راگا(ری)ـ سوزیانا(دشت خوزستان)ـ ارمن(حلوان یا کرمانشاه) ـ انشان(کوهستان های شرقی و شمالی و جنوب شرقی عیلام) ـ آراپخای(کرکوک کردستان) و..
پارسی ها/پارسون (بختیاری ها):
قوم پارس و کوروش هخامنشی نیز در سرزمین بختیاری تکامل یافتند و سرزمین بختیاری به عنوان خاستگاه اولیه نخستین امپراطوری جهانی است که کوروش هخامنشی بنیان نهاد. قوم آریایی پارس در حدود قرن هفتم قبل از میلاد از شمال غربی ایران به سمت جنوب در امتداد زاگرس به محوطه غربی کوههای بختیاری (در شمال خوزستان) مهاجرت نمودند (گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ص۱۰۶) ). پارسی ها به تدریج وارث تمدن عیلام شدند و آن را بسیار گسترش دادند.
پس از اضمحلال عیلام به دست آشوری ها، کوروش هخامنشی از قوم پارس نخسین شاهنشاهی بزرگ جهان را تاسیس کرد.. سرزمین بختیاری جایگاه کوروش هخامنشی و سرزمین باستانی ایران بود. قوم پارس با فشار پادشاه آشور در حدود قرن هفتم ق.م از شمال غربی ایران به سرزمین عیلام حوالی پارسوماش (سرزمین بختیاری)کوچ داده شدند پارسی ها در پارسوماش به علت انحطاط تدریجی عیلام و گرفتاری های آشور کم کم قدرت گرفتند.
پس از اینکه آشوربانی پال پادشاه معروف امپراتوری آشور در سال ۶۴۰ ق.م. به عیلام لشگر کشید، پادشاه عیلام را کشت و برای همیشه عمر حکومت عیلام پایان یافت. از این تاریخ به بعد پارسی ها به رهبری سلسله هخامنش در این سرزمین قدرت گرفتند. بر طبق کتاب هرودوت پارسیان به ده قبیله تقسیم می شدند ۱ـ پاسارگادی ۲ـ مارافی ۳ـ ماسپی ۴ـ پانتی آلان ۵ـ دروسی ۶ـ گرمانی ۷ـ درو پیکی ۸ـ ساگارتی ۹ـ ماردی۱۰ـ ودائی
شش قبیله اول از همه معروف تر بودند و به شغل کشاورزی اشتغال داشتند و چهار قبیله آخر وحشی و بدوی بودند. هرودوت خانواده هخامنشی را از قبیله نخست یعنی پاسارگادی می داند . گزنفون تعداد قبایل پارسی را ۱۲ قبیله معرفی می کند قبایل پارس توسط هخامنش متحد شده اند چیش پیش جانشین هخامنش آنشان را تصرف کرد و برای اولین بار خود را شاه آنشان خواند کوروش دوم پسر کمبوجیه اول در سال ۵۵۹ ق.م. آنشان و پارس را متحد کرد و خود را شاه بزرگ انشان/ انزان خواند و سپس سراسر ایران را و سرزمین های اطراف آنرا به تصرف خود در آورد و امپراتوری بزرگ جهانی را بنا نهاد. پس از مرگ کوروش نام انشان منسوخ شد و هیچ یک از شاهان هخامنشی خود را شاه انشان معرفی نکردند.
خط میخی خط عیلامی یا پارسی باستان در آغاز دروره هخامنشی معمول بود سپس از الفبای آرامی برای تحریر پارسی باستان استفاده میکردند در ابتدای دوره هخامنشیان زبان ایرانیان پارسی قدیم بوده ولی در اواخر این دوره در محاوره زبان پهلوی مورد استفاده قرار گرفت در حفاری های تخت جمشید هزاران لوح گلی به زبان عیلامی بدست آمد.
آثار پارسیان در سرزمین بختیاری
ـ آثار و بناهای بسیاری از دوران از دوران هخامنشیان و پس از آن اشکانیان و ساسانیان در سرزمین بختیاری بجای مانده است ازجمله بقایایی از معبد آناهیتا و آتشکده ها، کشف مجسمه ها و سکه های پارسی، کاخ آپادانا در شوش، تپه ها و بنای بردنشانده در مسجد سلیمان، و بردگوری های بسیار در جای جای سرزمین بختیاری که از بناهای دوره هخامنشیان است برد گوری یا ستودان/استخوان دان، در فرهنگ باستان به منظور دفن استخوان های مردگان در دل صخره ها مورد استفاده بود که این باور مربوط به دوران هخامنشی است.
پارسیان در گویش بختیاری ها «پارسون» تلفظ می شود و مناطقی در بختیاری نیز با نام پارسون وچود دارد از جمله شهر فارسان بختیاری که در قدیم پارسون تلفظ می گردید و ساکنانش پارسونی می گفتند.
آداب و رسوم، نوع پوشش، فرهنگ، موسیقی، باورها و… نیز در قوم بزرگ بختیاری بیانگر ارتباط نزدیک قوم بختیاری با فرهنگ ایران باستان است. بر این اساس بسیاری از پژوهشگران معتقدند بختیاری ها، از قوم پارس هستند که با بازماندگان اقوام ایرانی در دوره عیلامی اختلاط یافتند.
زبان و گویش بختیاری مشابهت و پیوستگی فراوانی با زبان پارسی میانه و پارسی باستان دارد. این گویش در طول قرن ها اصالت خود را از دست نداده و اختلاط و امتزاج کمتری با زبانها و گویش های دیگر داشته است. شاید اساسی ترین دلیل آن در طول تاریخ، روحیه سلحشوری و آزادگی قوم بختیاری و ویژگی های جغرافیایی سرزمین بختیاری بود که باعث گردید در مقابل اقوام مهاجم مقاومت نموده و فرهنگ خود را از تغییرات اساسی و نیز از گزند تحولات خارجی و دگرگونی های اساسی که سایر گویش ها و فرهنگ ها به آن دچار شده اند، مصون دارند.
شواهد متعددی چون آداب و رسوم، لباس و نوع پوشش، افسانه ها، شعر و موسیقی و… حکایت از این دیرینگی تاریخی دارد. که تاکنون حفظ شده و ادامه داشته است. نوع پوشش بختیاری ها مشابهت و همگونی فراوانی با آداب و رسوم دوران ایران باستان و اقوام آریایی داشته و در واقع ریشه در تاریخ و فرهنگ دیرینه ایرانی دارد. شاهنامه فردوسی که بزرگترین معرف فرهنگ ایران باستان و آریایی است بعد از قرآن کریم، مقدس ترین و بهترین کتاب نزد بختیاری ها بوده است. از این رو می توان گفت قوم بختیاری بزرگترین و اصیل ترین قوم آریایی و ایرانی در ایران به شمار می آید.
سرزمین بختیاری از هزاران سال پیش تاکنون تحولات و حوادث بی شماری را به خود دیده است اما این قوم همیشه خود را متعلق به ایران زمین دانسته و متعهد به حفاظت از آرمان های ملی و ایرانی بوده است. در راه حفظ وطن و کیان ایران زمین همواره فداکاری نموده و افتخارات بسیاری را در تاریخ ایران به ثبت رسانده اند.
در دوران باستان در جریان حمله ویرانگر اسکندر مقدونی به ایران تاریخ نویسان تنها از مقاومت دلیرانه قومی به فرماندهی «آریو برزن بختیاری» سردار ایرانی در کوهستان بختیاری سخن گفته اند.
ـ قوم بختیاری در دوران ایران باستان با نام پارسیان و اقوام کوه نشین معروف بودند و چون جزئی از قوم پارس و اقوام ایرانی بودند به نام دیگری در تاریخ ذکر نشدند. پس از ورود اسلام به ایران در منابع عربی اقوام کوه نشین از جمله کردها، اقوام لر و بختیاری با نام مردمان جبال/ مردم کوه نشین، معروف شدند بجای نام قوم نام مکان رایج شد. در دوره حاکمیت اتابکان بختیاری ها به لر بزرگ در مقالب لر کوچک( لرستان و دیگر اقوام لر) معروف شدند
از ابتدای دوره صفویه در قرن دهم یا کمی قبل از آن، به دلیل شرایط خاص آن زمان و ساختار مستقلی که قوم بختیاری پیدا کرد نام بختیاری بر این قوم پارسی اطلاق گردید. بنابراین در دوران قبل از اسلام به دلیل اینکه بخشی از قوم پارس و آریایی بودند. در تاریخ با نام جداگانه ذکر نشدند..
بعد از ورود دین اسلام به ایران، قوم بختیاری پیش از سایر اقوام ایرانی و از همان آغازی که اسلام آوردند، مکتب اهل بیت و تشیع را برگزیدند، در حالیکه سایر اقوام در ایران ابتدا به تسنن گرایش یافتند، سپس شیعه شدند. از این رو می بینیم بختیاری تنها قوم بزرگ کشور است که صددرصد شیعه هستند. سرزمین بختیاری در طول دوره های سخت تاریخی نیز فرزندان و پناهگاه نوادگان اهل بیت و دیگر آزادگان و مبارزان بوده است. امامزاده ها و زیارتگاه های فراوان و حضور سادات در جای جای سرزمین بختیاری گواه دیگری بر اعتقاد راسخ در این باره است.
اخیرا برخی که به صورت افراطی به دنبال جدایی قوم لر از دیگر اقوام ایرانی هستند و از سوی دیگر برخی محافل ضد بختیاری اصرار بر عیلامی بودن اقوام لر و بختیاری دارند و جالب اینجاست که قدمت قومی بختیاری و اقوام لر را به بیش ۶۰۰۰ هزار سال پیش (آغاز دوران عیلامی) می رسانند اما وقتی صحبت از پارسی بودن بختیاری می شود که دوره نزدیک تر است، خواستار ارائه سند مکتوب می شوند! اگر عیلامی بودن قابل اثبات است به طریق اولی پارسی بودن بیشتر قابل اثبات خواهد بود. آثار بسیار فرهنگی و تمدنی و تشابه فرهنگی بختیاری ها با فرهنگ ایران باستان و آریایی خود به روشنی گواه این مطلب است.
هیچ قومی در ایران به اندازه بختیاری ها به قوم پارس و نژاد آریایی نزدیک تر نیست. چرا که دیگر مردمان ایران در طول تاریخ در اثر هجوم اقوام بیگانه دچار اختلاط و تحول و دگرگونی فرهنگی و نژادی شدند. اما بختیاری ها کمتر در معرض این دگرگونی قرار گرفتند. پژمان بختیاری در همین موضوع می نویسد:
«هنگامی که سرگرم تهیّه فرهنگ و دستور برای گویش بختیاری بودم دریافتم که پیوستگی آن لهجه با زبان پهلوی و اندکی هم با لسان پارسی باستان، خیلی عمیق تر از گویش های دیگر ایران زمین است. از این رو مطمئن شدم که بختیاریان یکی از کهنسال ترین اقوام آریائی هستند که توانسته اند قرن ها در پناه جبال سر به فلک کشیده و پوشیده از جنگلهای انبوه، [زندگی]استقلال گونه ای داشته و خود را از تعرّض جهانگیران و به ویژه بیگانگان حفظ کنند به همین علّت زبانشان تا حدّی خالص، نژادشان تقریباً سالم، سنن و عاداتشان تحقیقاً محفوظ، حتی اشعارشان کاملاً برقرار پیشین باقی مانده، تابع افاعیل عروضی عرب نشده است.(زندگی و اشعار پژمان بختیاری .. ص ۱۴۲).
تحقیق و نگارش: رضا بهرامی دشتکی ـ بهار ۱۳۹۵
______________
۱ـ در خصوص واژه عیلام برخی معتقدند در زبان فارسی به صورت ایلام نوشته شود، ولی به دلیل اینکه با استان ایلام فعلی اشتباه نشود شاید به شکل عیلام گویاتر است.
منابع:۱ـ تاریخ تمدن، ویل دورانت، ترجمه کامیاب، علیزاده و زارع، بهنود، تهران ۱۳۹۳ . ۲ـ هینتس،والتر، دنیای گمشده عیلام، ترجمه فیروز فیروز نیا، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۷۶ . ۳ـ گریشمن، رومن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، انتشارات معین، ۱۳۸۳٫ ۴ـ پیرنیا،حسن، تاریخ ایران قبل از اسلام، تهران، نشر نامک، ۱۳۸۴٫ ۵ـ مجیدزاده یوسف،،تاریخ و تمدن ایلام،تهران،مرکز نشر دانشگاهی ۱۳۸۶ . و…
مطالب مرتبط:
کوروش هخامنشی و سرزمین بختیاری
آریو برزن بختیاری سردار هخامنشی
bigthemeمهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
مهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
ویژه تاریخ و فرهنگ ایران و سرزمین بختیاری، سرزمین آفتاب، سرزمین آزاد، سرزمین آریایی، سرزمین کوهساران بلند، سرزمین رودهای خروشان، سرزمین چشمه ساران زلال، سرزمین جنگلهای سرسبز، سرزمین دشت های زیبا، سرزمین برف و آب و آفتاب، سرزمین تاریخ و تمدن دیرینه، سرزمین فاتحان مشروطیت، سرزمینی در قلب ایرانزمین… بختیاری بزرگترین قوم ایرانی و آریایی در ایران و تنها قوم صددرصد شیعه..*این سایت آزاد، مستقل و مردمی است. تاسیس1391
شهریور ۳۱, ۱۳۹۷ ۲۶
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
آذر ۱۷, ۱۴۰۲ ۲۳
اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ ۲۲
آذر ۱۰, ۱۳۹۱ ۲۰
تیر ۱۲, ۱۳۹۵ ۱۶
خرداد ۰۲, ۱۳۹۵ ۱۶
آبان ۰۶, ۱۳۹۵ ۱۵
خرداد ۲۰, ۱۳۹۲ ۱۳
مرداد ۱۰, ۱۳۹۵ ۱۲
دی ۰۳, ۱۳۹۴ ۱۰
آذر ۱۱, ۱۴۰۲ ۹
شهریور ۰۸, ۱۳۹۵ ۸
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
مهر ۲۶, ۱۴۰۱ ۷
مهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
اردیبهشت ۰۵, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۴, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۱۹, ۱۴۰۳ ۰
اسفند ۲۵, ۱۴۰۲ ۱
اسفند ۲۴, ۱۴۰۲ ۲
اسفند ۱۷, ۱۴۰۲ ۰
6 ماهپیش
مهر ۰۳, ۱۴۰۳ ۰
📙همایش ملی زندگی، آثار و شخصیت پژمان بختیاری (شاعر بزرگ معاصر، محقق و مترجم) پژمان بختیاری محقق، مترجم و شاعر نامدار...تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
📙کتاب” دشتک بر بلندای تاریخ ” منتشر شد. کتاب “دشتک، بر بلندای تاریخ بختیاری” تالیف «رضا بهرامی دشتکی» پس از سالها...خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
معرفی کتاب: این اثر پژوهشی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فهرست آثار فاخر قرار گرفت و مورد حمایت ویژه واقع گردید…...اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
تاریخ بختیاری از آغاز تاکنون مقدمه: سرزمین ایران از آغاز دوران تاریخی به تدریج شاهد شکل گیری کهن ترین تمدن های بشری بود...اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
پژمان بختیاری در کلام دکتر کزازی دکتر میرجلال الدین کزازی استاد بزرگ زبان و ادبیات پارسی در سخنانی درباره شخصیت شاعر...اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
آثار منظوم و منثور پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر + نصاویر فهرست کتاب ها و آثار پژمان بختیاری: پژمان بختیاری شاعری...فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
زندگینامه دکتر قیصر امین پور (۱۳۳۸-۱۳۸۶) از شاعران بزرگ معاصر دکتر قیصر امینپور از شاعران بزرگ ایران پس از انقلاب...اسفند ۲۴, ۱۴۰۲ ۲
صفحه پژمان بختیاری ویژه زندگی، اشعار و آثار حسین پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران ■ـ زندگینامه پژمان بختیاری ...اسفند ۱۷, ۱۴۰۲ ۰
در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است…...اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ ۲۲
رضا بهرامی نویسنده و پژوهشگر رضا بهرامی دشتکی(نویسنده و پژوهشگر) رضا بهرامی دشتکی نویسنده و پژوهشگر ایرانی اهل دشتک...آذر ۰۳, ۱۴۰۲ ۶
زندگینامه و اشعار پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر زندگی نامه پژمان بختیاری (۱۳۵۳ـ ۱۲۷۹) حسین پژمان بختیاری،...سرزمین بختیاری در قسمتهای وسیعی از فلات مرکزی و جنوب غربی ایران در میان رشته کوه های زاگرس میانی اغلب در استان های: «چهارمحال بختیاری، خوزستان، اصفهان، لرستان، کهگیلویه بویراحمد» و بخش هایی از استانهای «فارس، بوشهر، مرکزی، ایلام و..» قرار دارد.
علاوه بر آن جمعیت عظیمی از بختیاری ها در تهران، اصفهان، شیراز، اهواز، قم و کرج و.. سکونت دارند و با احتساب سایر اقوام لرتبار گستره وسیع تری پیدا می کند. سرزمین پهناور بختیاری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ویژه ای در قلب ایران زمین برخوردار است.
بزرگترین رودخانه های کشور «زاینده رود»، «رود کارون» و «رود دز» از «زردکوه بختیاری» سرچشمه می گیرند. با طبیعت بکر و زیبا، رودهای خروشان، چشمه ساران زلال، جنگلهای سرسبز و مناطق دیدنی و گردشگری بی نظیر...
نادانی درد بزرگیست. شما بختیاری را به پارس های جنایتکاری نسبت دادید ک تاریخ جعلیشان را رضا شاه دشمن لرها درست کرده. متاسفم
پاسخ:
دوست گرامی!
برخلاف باور شما تاریخ پارسیان و هخامنشیان را نه تنها رضاشاه که بیسواد بود، درست نکرده بلکه حکومت پهلوی فقط سعی داشته از آن سوء استفاده کند .. کشفیات باستانشناسی در خصوص تمدن هخامنشیان در دوران قاجار شروع شده بود و اگر منابع یونانی و خارجی را هم در نظر نگیریم هزاران لوح و کتیبه و سنگ نگاره هم اکنون موجود است که ربطی به فلان حکومت ندارد … قوم پارس واقعی بختیاری است زبان آداب و رسوم، آثار باستانی، نوع پوشاک، موسیقی، فرهنگ و تمدن بختیاری همه و همه مشابهت فراوانی با پارسیان دارد… و.. ایرانی تر و پارسی تر از بختیاری در ایران وجود ندارد
ولشون کن اینا یا بیسوادن یا دنبال تفرقه واقعیت اینه هلتمتیان و کاسیان و پارسیان همه آریایین و این اتحاد برا دشمن خطرناکه و درصدد جدایی انداختن بین مان، میخوان برادریمونو از بین ببرن لربختیاری تلفیقی از پارس و هلتمتیه لرلرستان تلفیقی از پارس و کاسیان که فرقی هم ندارند به آون صورت همه آریایی هستیم
تمامی کسانی که سری به کتاب های تاریخی معتبر زده اند بارها و بارها نام عیلام یا همان الامیت را شنیده اند.
اما عیلام کیست !؟ آیا عیلامی که در تورات از آن نام برده شده همان تمدن عیلام است؟ پس دقیقا عیلام شخص بوده یا تمدن یا هر دو !؟
برای واکاوی این موضوع ابتدا باید به اسناد تاریخی مراجعه کرد و سپس نشانه های تورات را با آن سنجید !
از حدود پنج هزار سال پیش یک تمدن در غرب و جنوب غربی و جنوب ایران پا به عرصه حضور میگذارد که خود آن مردم آن را هلتمتی مینامند. اما تمام همسایگان آنان در بین النهرین آنان را الامیت یا عیلامی مینامند! و بعدها پارسیان ان را هوزی یا خوزی گفتند. پس چیزی که مشخص است عیلام نامی است که غیر عیلامی ها برای عیلامیان انتخاب کرده بودند. وگرنه خود مردم عیلام سرزمین خود را “هلتمتی” بمعنای “سرزمین خدایان” مینامیدند.
عیلامیان مورد تنفر و سوءظن دائمی مردمان بین النهرین بودند. به طوری که کمتر پادشاهی از بین النهرین برخواسته که به جنگ عیلامیان نرفته باشد. اما با کمال تعجب این مردم عیلامی هزاران سال امپراطوری خود را یکه و تنها در برابر مهاجمین حفظ کردند، این جنگ های مداوم از عیلامیان مردمی خشن و بی رحم و در کمال تعجب بسیار با ذوق و متمدن و فرهیخته ساخته بود.
عیلامیان در یک برهه از تاریخ طولانی خود بعد از تصرف شهر اور پایتخت افسانه ای سومریان، سینه های زنان سومری را بریده و از دیوارها آویزان میکنند و در نهایت شگفتی در همان برهه از سومریانی که برده عیلامیان بودند زبان و خط می آموزند.
عیلامیانی که سنت های دهشتناکی همچون قربانی کردن انسان را داشتند سرآمد صنعت های آهنگری و عمارت سازی های عظیم بودند. مردمی پیچیده و به غایت ثروتمند و جنگ آور……….
عیلامیان چون زاگرس را در اختیار داشتند میتوان نام اولین باج بگیران تاریخ را بر آنان گذاشت. تمدن های بین النهرین تمامی گلوگاه هایشان در اختیار عیلامیان بود. آنها در سرزمینی بودند که در غرب خود تمدن های بین النهرین را داشتند و در شرق خود تمدن آرته! که ما امروز به آن تمدن جیرفت میگوییم. آرتی ها خویشاوندان و متحدان عیلامیان بودند و اما مردمی بسیار صلح دوست بودند ، یعنی کاملا برخلاف عیلامیان!
عیلامیان جنگ را زندگی خود میدانستند و آرتی ها صلح را انتخاب کرده بودند . جالب است بدانید در طی چند هزار سال همزیستی عیلامی ها و آرتی ها حتی یک نبرد کوچک هم بین آنان اتفاق نیوفتاد.
عیلامی ها همچون سدی بودند در برابر تهاجمات اقوام بین النهرین . فرقی نمیکرد سومری باشند یا آشوری ، نفرت از عیلام و عیلامی نسل به نسل، خون به خون در میان مردمان بین النهرین میچرخید. اما این چیزی نبود که باعث نگرانی عیلامیان باشد چون آنان همیشه پشتیبانی آرتی ها را داشتند.
اما سوال اینجاست این تمدن الامیت یا عیلام یا هلتمتی چه ربطی به تورات دارد!!؟؟
ما بخشی از داستان آفرینش تورات را به طور خلاصه برایتان ذکر میکنیم تا آشنایی مختصری پیدا کنید که ماجرا از کجا شروع میشود.
در داستان آفرینش خداوند در تورات ذکر میکند که؛
نوح سه پسر داشت ؛ سام، حام و یافث.
سام پنج پسر داشت ؛ عیلام، آشور، ارفکشاد، لود و آرام.
ازینجا به بعد موضوع جالب میشود، و سام ازین جهت نام پسر ارشد خود را عیلام یا عیلم یا اعلم گذاشت چون از همه پسران دیگرش داناتر و حکیم تر بود. پس او را عیلام یا عیلم نام نهاد به معنای داناتر، آگاهتر.
در زبان عبری عیلام یعنی مردم کوهستان، در عربی به معنی داناتر است.
حال سوال بعدی اینست: اعراب و یهود نسبشان چیست!!!؟ ایا ارتباطی با عیلام و تمدن عیلامی دارند؟؟
بر اساس تورات پسر سوم سام یعنی ارفکشاد جد آنان(اعراب و یهود) است. اعراب از نسل اسماییل و یهود از نسل اسحاق. و اسماییل و اسحاق فرزندان ابراهیم نبی، و ابراهیم نبی از نسل ارفکشاد. (این شجره مورد تایید خود اعراب هم است).
پس بر اساس خود تورات، هم اعراب و هم یهود ربطی به عیلام ندارند.
و حال سوال اساسی این است که تورات از شجره نامه عیلام گفته پس اولاد عیلام چه شد !!!؟؟؟
بر اساس تورات عیلام سه پسر داشت ؛ شوشان ، ماخول، هارمون . لورها به عنوان نوادگان عیلامیان بعد از گذشت هزاران سال همچنان سه شاخه هستند، لور فیلی ، لور بختیاری ، لور جنوبی.
اما عیلام یک دختر هم با نام باکیا داشت . که حاصل نسل او بومیان بوشهر و هرمزگانی ها هستند.
بر اساس تورات لورها نوادگان عیلام هستند . والترهاینتس بزرگ، لورها را همان عیلامیان میداند. تورات هم با شجره نامه عیلام کاملا نشانه ها را واضح به سمت لورها میبرد.
سوال مهم! چه بر سر عیلام آمد؟ آن تمدن با شکوه و کهن سال چه شد!؟
ایلام / عیلام
ابتدا باید دانست که مهاجرت گسترده اقوام هندی تبار که خود را آریایی مینامیدند دموگرافی فلات ایران را برای همیشه تغییر داد و عیلام را از بزرگترین پشتیبان خود یعنی آرته ای ها محروم کرد. اقوام هندی تبار آریایی وقتی وارد فلات ایران شدند ابتدا در سرزمین های قوم صلح دوست و متمدن ارته سکنا گزیدند اما این مهمانان ناخوانده در نهایت در جریان واقعه پوریم به دستور خشایار شاه همگی آنان(قوم آرته) را زنده زنده در آتش سوزاندند….
خلق خوی خشن و خونریز و جنگ آور عیلامیان باعث شد که در میان تمام این جنایات آریایی های وحشی دوام بیاورند و در نهایت با امپراطوری ساسانی دوباره پا به عرصه خاورمیانه بگذارند . عیلامیان در دوران هخامنشیان سفاک چندین قیام بزرگ در علیه ظلم و جنایات این هندی تباران انجام دادند که بزرگترین آنان قیام های آتامیتا و آچین است. با ورود اقوام آریایی، اقوام ترک تبار هم وارد فلات ایران شدند که شاخص ترین آنان مادها بودند که مجموعه قبایلی از ترکان بودند.
ترک تباران در ایران چه مادها و چه اشکانیان هرگز متعرض عیلام نشدند و در کنار آنان همزیستی داشتند و عیلامیان بعد از سقوط اشکانیان(بدست خودشان) به رهبری اردشیر بابکان که از طوایف الیمایی جنوب ایران بود توانست امپراطوری ساسانی را بنا بگذارد (درین مورد در زیر بیشتر توضیح میدهیم).
عیلامیان یک رمز خاص برای خود داشتند که همین رمز خاص دلیل بقای آنان بود؛ عیلامیان به جنگ عادت داشتند(مشهور به کمانداران عیلامی). جنگ بخشی از زندگی روزمره آنان بود و آنان یاد گرفته بودند که مدام از صفر شروع کنند. هر بار که یکی از خونخواران به عیلام حمله ور میشد اگر پیروزی ازآن دشمنان عیلام بود، عیلامیان ظرف حداکثر دو قرن دوباره به همان جایگاهی که قبل از ویرانی کامل داشتند برمیگشتند.
اما اگر عیلامیان به سرزمینی حمله میکردند و پیروز میشدند تخریب انها بقدری بود که دیگر هرگز حتی گیاهی هم در ان سرزمین رشد نمیکرد . هجم قساوت و بی رحمی عیلامیان خارج از حد بیان است. مثال بارز آن چهار جنگ عیلام با سومر است . سومریان سه بار عیلامیان را شکست دادند اما تنها ظرف چند دهه بعد از هر شکست عیلام قوی تر از گذشته به عرصه پا می گذاشت. فقط یکبار عیلام به سومر حمله کرد و آنان را شکست داد اما همان شد که دیگر نامی از سومر در تاریخ ذکر نشد! . اگر عیلامیان بر قومی پیروز میشدند بمعنای نابودی کامل ان قوم و تمدن بوده است .
یکی از دلایلی که این همه تهدید و لعن و نفرین در تورات بر علیه عیلام است همین ارتش عیلامیان است که از ان با عنوان “ارتش تاریکی ها” نام برده است و به خود سرزمین عیلام ، “سرزمین مخوف” میگفتند. پس چه از منظر تاریخی و چه از منظر تورات عیلامیان مردمی خطرناک (البته از دیدگاه کشورهای همسایگان) ولی در عین حال بسیار متمدن بودند!!!
یکی از برهه های حساس تاریخ عیلام حمله آشوریان به عیلام است. بی شک یکی از سخت ترین دوران های تمدن عیلام همین برهه است. آشوربانیپال که یکی از مهم ترین مردان تاریخ است رهبری آشوریان را در حمله به عیلام بر عهده داشت . این حمله در ۲۶۴۵ سال پیش رخ داد و از اینجا به بعد حرف و حدیث ها آغاز میشود. واقعیت امر این است که عیلامیان دراین مقطع از تاریخ به شدت دچار اختلافات داخلی بودند
عیلامیان کوه نشین به رهبری دولت شهر سیماشکی که خرم اباد فعلی است سر به شورش برداشته بودند(اشفتگی و اختلاف داخلی در عیلام) . آشوربانیپال یکی از باهوش ترین رهبران تاریخ است . او این فرصت را غنیمت شمرد و به عیلام حمله کرد . عیلامیان دشت نشین یعنی همین خوزستان فعلی به دست آشوربانیپال افتاد و شوش به آتش کشیده شد. صدها هزار عیلامی اسیر شدند و به عراق و سوریه کوچ داده شدند. هنوز هم بازماندگان آنان در عراق و سوریه هستند (که عرب نیستند).
نتیجه جنگ، تاریخ عیلام را برای همیشه تغییر داد. عیلامیان کوهنشین تاوان خیانت خود را دادند. عیلامیانی که بخش مهمی از خاک خود را از دست داده بودند دچار شورش های داخلی شد. عیلامیان کوهنشین از خیانت رهبران خود خشمگین بودند و مدام شورش میکردند. درین حین پارسیان که بازماندگان همان آریایی هایی بودند که چند قرن قبل به عیلامیان و خویشاوندان آنان آرتی ها پناه آورده بودند فرصت را غنیمت شمردند و در طی یک شورش خونین هر آن چه از عیلام مانده بود را بلعیدند (یعنی صاحب تمدن اماده عیلامیان شدند). ناگفته نماند که پارسیان نقش مهمی در ایجاد اختلاف بین عیلامیان در آستانه حمله آشوریان داشتند و عملا ستون پنجم آشوریان بودند.
بعد از به تخت نشستن کورش هخامنشی که همزمان با تضعیف آشوریان است پارسیان شروع به پیش روی در خاک آشور که بخش هایی از خاک عیلام را هم شامل میشد کردند. و شوش به دست پارس ها افتاد . عظمت این شهر به حدی بود که بعد از به آتش کشیده شدن از سوی آشوریان همچنان بزرگترین دولت شهر جهان بود، کورش در ابتدا آن را مقر حکومت خود قرار داد.
کورش از ترس شورش عیلامیان که درین مقطع تمامشان حول محور نفرت از پارسیانی که در چشم عیلامیان خائنین بودند که از ضعف آنان سواستفاده کرده بودند متحد شده بودند، کورش شروع به سرکوب عیلامیان کرد. اما اوج این قتل عام ها دوران داریوش سفاک است. پادشاهی که از ماد تا عیلام را به خاک و خون کشید که شرح آن در کتیبه های بیستون موجود است .
اما جنایات اصلی در واقعه پوریم اتفاق افتاد. آرتی های متمدن ، بافرهنگ و صلح دوست که خویشاوندان عیلامیان بودند در کرمان در اتش خشم پارسیان سوختند. نفرت دائمی یهودیان از عیلام و عیلامی در نهایت کار خود را کرد. عیلامیان که بعد از سرکوب های خونین داریوش مدتی بی حرکت مانده بودند از تیغ خشایار شاه نجات یافتند و یهودیان بهانه ای برای قتل عام انان نیافتند. اما آرتی هایی که از ظلم پارسی ها به ستوه آمده بودند و سر به شورش برداشته بودند در چاهی افتادند که یهودیان برای آنان کنده بودند. در واقعه پوریم هزاران انسان بیگناه که همگی آرتی بودند توسط پارسیان با همکاری یهودیان قتل عام شدند(قضیه سیزده نحس که در بین لرها نهادینه و اعتقادی هست یادگار همین واقعه پوریم میباشد).
بعد از پایان دوران سیاه هخامنشی که عملا بازوی یهود در ایران بودند، با روی کار آمدن مقدونی ها و سپس ترکان اشکانی همه چیز تغییر کرد ، و به دلایلی که بر ما معلوم نیست بازماندگان عیلامی توانستند استقلال خود را بدست بگیرند و حکومت کوچکی را تشکیل دهند و بنام خود سکه ضرب کنند. مقدونی ها و اشکانی ها از از سرزمین های عیلامی عقب نشستند و حکومت عیلام را اینبار با نام عیلامک یا الیمایی به رسمیت شناختند. الیمایی ها بازماندگان عیلامیان بودند که در همان سرزمین عیلامیان با همان مسلک و خدا و دین و آیین و لباس حکومت عیلامی را دوباره بنا نهادند.
الیمایی ها در جنگ های مداومی با تمدنی از بین النهرین جنوبی به نام میسان ها بودند . این جنگ ها چند قرن به طول انجامید و در نهایت با پیروزی الیمایی ها به پایان رسید. این پیروزی همزمان بود با ضعف شدید اشکانیان . الیمایی ها فرصت را غنیمت شمردند و به رهبری شخصی به نام اردشیر بابکان بر علیه اشکانیان شوریدند و طومار آنان را در هم پیچیدند. عیلام کهن این بار با نام امپراطوری ساسانی پا به عرصه جهان گذاشت و دوباره شکوه و عظمت عیلام را زنده کرد .
وعده شکوه عیلام
خداوند در کتاب ارمیا ۴۹ وعده داده است
که سلطنت خود رادر عیلام بنا خواهد کرد.
ادامه دارد……
منابع؛ تحقیقات اجمالی از کتب زیر؛
تورات
تمدن گمشده عیلام والتر هاینتس
ایران از آغاز تا کنون اثر جورج گلن کامرون
تحقیقات هیئت باستان شناسی فرانسه به رهبری دمورگان
ساسانیان آرتور کریستین سن
کتاب عیلام اثر الیزابت کارتر گرد آوردی شده توسط دانشگاه کالیفرنیا
تاریخ باستان کمبریج
تاریخ باستان خاورمیانه اثر سر جیمز بریس
تاریخ عیلام باستان اثر پرفسور دانیل تی پاتس
تاریخ خاور نزدیک اکسفورد
پاسخ:
سپاس از جنابعالی بخاطر ارسال این مطلب تاریخی
اگر ادامه دارد ارسال فرمایید استفاده خواهیم کرد.
دوثط مریض کج اندیش وبلکه نفاق انگیز،آنچه طی دوقرن اخیرتحت عناوین تاریخمدارانه گسترده شده همان که امثال تونشخوارگران انیدبرای ایجادنفاق ساخته وپرداخته شده،ابتدا بایدعنوان گردد،آنچه که بنام پارسی هاموجبات خلط مباحث تاریخی وبادسایسی ازسوی غربی هاجای نامگذاری شده،دقیقابمثابه اینست کسی امروزه بگوید،نژادیهودی!!یعنی کسانی که پیروان موسی نبی بودند،حال هم سیاهپوستان وسایرجوامعی که به ان پیامبرایمان می اوردندایاداری یک نژادبودند!!تاپیش ازپیدایش ائین زردشتی آئین مهم جهانی دین مهریامیترای بوده،ودران دین به کسانیکه به مراحل بالای ان دین ناءل میشدندلقب پارسی اعطامیشد،پارسی میتوانست یک سکای یک یونانی ایلوات یک لیدیای ویایک عیلامی باشدوبعدترمصری های که پارسی میشدند،پس انچه دشمنان دران میدمندوسعی درایجادنفاقندمارابه یک نکته رهسپارمیسازد، تاپیش ازظهوراین دین درزاگرس مرکزی، که البته تنهاسرامدان وسلحشوران ودرکل اشخاص قوی ازپس گذارازسلسله گذارسخت پنج گانه می توانستندعبورنماینداولین مردمانی که توانستندبمعنای واقعی کلمه برین مهم دست یابندمردمانیندکه امروزدرتواریخ ردپای ازیشان برجاست بنام سیماشکی ها،ساکنین انزان قدیم،شامل شمالغرب استان اصفهان خوانسارگلپایگان وخوداصفهان،این مردمان توانستندبمراتب ازسایرتیره هاپیشتازانه تربه مدارج بالادست یازند،انچه تحت عناوین مغرضانه معنامیگرددکه فرضاپارسی یعنی دارای دنده ویاکنار!درهیچکدام ازگویشهاوزبانهای ماایرانیان معنای اینگونه راتداعی کننده نیست،چه بسیارحواشی طی تاریخ که باشاخ وبرگ یافتن جای متن واساس راگرفته است،راه کوتاه برون رفت ازین مخمصه بازگشتن بتاریخ ملی خودمانست که حکیم فردوسی انراجمع اوری وبرایمان بمیراث نهادست میباشدنه نشخوارانچه مغُرضان انرابخوردهامیدهند،بحثهای پیرامون ایجادشقاق درمیان مردمانی که امروزه باانجام ازمایشات ژنومشناسی حدود۶۰%آن دورریختنی وبلااستفادست،مارابسوی قهقراونهایتادرگیریهای بدوی قومیتی خواهدکشانید،پارسی هابرآمده ازدوازده تیره گوناگون ازایمان اورندگان به مهربودند،اگرامروز من حـُسومی نژادساکن تپه کانیران(تپه عاریه های باستان)خودرا یک پارساءیلی نژاده بحساب می اورم براساس شواهدیست که درمنطقه جݝرافیای که بومی انم استوارست،اماایامیتوان معنای ژرف وباستانی تاپیش ازروی کارامدن وظهورمهررابریک کلیت اطلاق داشت، معنای پارسائیل پلنگ می باشد،اگربرین رویه پیش رویم دروغ بزرگ مهاجرتهانیزبرهمگان هویدامی گرددوازشواهدی دست اول دال بربومی بودن مردمان پارسی رابدست خواهدداد، والبته تاتاریکی هاازمیان برداشته نگرددبنوردانش کماکان مافرزندان برجای مانده ازدوازده تیره پارسی،امروزه به هرکدام اززبانهاکه محاوره داشته باشیم برای یکدیگرگنُگ وناقبولیم مگرروشن گردد که اگردوستی ،پارسی زبان یاکرُدزبان،یالک زبان یاگیلک زبان ویاترُکذری زبان،ویالرُزبان یاطالش زبان وبلوچ زبان یابسیاری ازفارسی زبانهامقیمان ایران امروز،مشکلمان حل نمی گرددمگرروشنی افزون گردد،البته سوای مدعیات مریضان پان ازهرنحله که باشندزیراانهاجزءنامربوط ترین مرتبط شدگان ماایرانیانندکسانیکه ایرانیت رابی فروغ وسسُت میجویندابزارتفرقه اندوباانهاجزبه زبان تنبیه سخن سازنمودن راهی نیست،انراکه آسیلیمه شده چگونه بخودبیاوریم،تابفهمدماهمگان تحت نام واحدایرانی که هستیم موجبات همه گونه پیشرفتیم دشمنان درهراسندازما،ودرغیرانصورت باایجادتفاریق وکم کردن وجداسری برخی پانیسمزدگان وای بحال ایندگانمان خواهدبودوالبته که دراین مملکت همواره درمیان هرکدام ازین دوازده تیره ایران پرستانی هستندکه نڴذارندبلاهای پیشین تجزیه شدن مجددرخ بدهد.تاکورشودهرانکه نتوانداتحادایرانیانراببیند.
نه قاجار ونه پهلوی شاه بودند ونه ریشه ایرانی داشتند کردها بحتیاری ها ولر خرم اباد از نژاد اولین حکومت اریایی مادها که قوی بودنددر غری ایران با حذف عیلامی ها اولین نظام اریایی وشاهی را بوجود اوردند وکورش پادشاه هخامنش مادرش از نزاد پادشاهان ماد بوده وپس از انقراض انها همگی به پارس پیوستند
اصالت تاریخی و ژنتیکی بختیاریها
در تصویر زیر:
http://o668.tinypic.com/
پاسخ:
دوست گرامی روایت کوچ طوایفی از کردستان سوریه به مناطق لر که در تاریخ گزیده و شرفنامه آمده
اولا: متن ذکر شده در لینک فوق کاملا غلط و جعلی و از نظر تاریخی یک درصد هم ارزش ندارد
ثانیا: طوایفی که از سوریه آمدند طوایف لر ساکن در کردستان سوریه بودند نه کرد یا عرب
بختیاری ها همواره ساکن این سرزمین بودند و قبل از شرفنامه و تاریخ گزیده در منابع با نام لر بزرگ ذکر شدند
ثالثا: نام «مختاری» جز طوایف کوچ کرده از سوریه در تاریخ گزیده و شرفنامه آمده نه نام بختیاری و…
تنها قوم آریایی و ایرانی خالص در ایران بختیاری ها هستند که هیچ بیگانه ای نتوانست سرزمین آنها را فتح کند بقیه مخلوط شدند با نژادهای ترک و عرب و هندو و مغول و…
از ایران وز ترک وز تازیان / نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود/ سخنها به کردار بازی بود.. فردوسی
ما مادی ها رابه غزُهای الت پرست نچسپان بی بته،
گر ایران بختیاری نداشت گمانم که از بخت یاری نداشت حضرت فردوسی
پاسخ:
درود بر شما … شعر فوق از پژمان بختیاری است…
گر ایران زمین بختیـاری نداشت بر آنم که از بخت یاری نداشت
قشقایها اقوام صحرانشین و بیابانگرد بوده اند در ترکستان چین و همنشین با نغولها حتی با هیچ تمدنی از نظر جغرافی هم نزدیکی نداشته اند کمی تفکر و انصاف
کاملا نظر درستی است بختیاری آمیزه ای از پارس و و اقوام ایلامی باستان است
گیرم که بختیاری اریاییه و نه عیلام.خب توی این اوضاع قمر در عقرب کنونی چه نفعی به حال شماها داره
آریـو برزن از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران، دلیرانه جنگید و در این راه جان باخت محققان آریو برزن را از سرزمین آنزان و از قوم بختیاری میدانند.
پارسیان و عیلامیان قدیم یک تمدن را تشکیل دادند
فرهنگ بختیاری ها به روشنی بیانگر همگونی آنان با ایرانیان باستان در سرزمین پارسیان است
سند معتبر ازریشه ها ی استرکی، سلکی، زلکی،بابادی، دیناری، یون ،مسعود یان وملوک فرس،
این سند درپاسخ مرقومه آنظر علی خان فرزند تقی خان نوه القاص،خان ،نوشته شده،
نظر علی خان ازرستم خان سلک بختیاری استعلام کرده حضرات استرکی وسلکی چگونه باهم برادر هستند نیای آنها کیست،
رستم خان پاسخ داده،عموزاده ما همه ازنسل ملک سلک موسس ملوک فرس [ فارس] هستیم،برادران زلکی،و بابادی چندتا طایفه دیگه هم ازما هستند، وبا اولاد باجول اولاد،و بابا [ بابادی] باچند پسینه یک تبار داریم ،
متن سند عینا اینگونه هست،
جواب مرقومه نظر علی خان ، عالیجاه آنظر علی خان عم اکرم،پسینه استرکی سلک،
دز ابرج، کی،یک نیمه محکم است؟گر دا گرد آن حصار بستندی، بتاختن وزدی ابونصر تیرمرد پدر باجول، در روزگارفتور،انرا عمارت کرد، این قلعه گرد ،برکوه بیست فرسنگ,باشد،باقلعه نو صیخانی را ملک سلک،به فرزند اصغر [ کوچک] خود ا ستاک داد، واستاک، قلعه ای بساخت محکم ،کوشکها نیکو،ومیدان فراخ،ملک سلک، پسر، را، ( استاک) بخواست، اورا همی نواخت به همین داد، دهش، فرمود استاک تو مرا یاد ممام که,بینم (یاد برادر م مما می افتم) که عم نمرد به نامردی کشت، حال بتو من,ابرج ( شهری درفارس) ببخشم به استاک،،
حاشیه مرقومه نوشته مطابق کتاب تاریخ فرس[ فارس] ابن جوفی سنه ۲۱۷ قمری،
قسمت دوم حاشیه،
درحاشیه دوم نوشته عالیجاه اخ کرام نظر علی خان (استر کی )اخ ارجمند والا تبار درکتاب ملوک فرس چنین آمده لاکن اسناد ملکیت همه ماموید بر اصل سلک دارد ۱۱۹۸ قمری،رستم بختیاری سلک
چند وقت پیش یک لوحنوشته در شهر سوخته که تمدن ایلامی شرقی بود پیداشدکه هنگام ورود هندوتباران تاراج و سوزانده اند.
اگر لرها عیلامی باشند چه اتفاقی می افتد؟
با سلام بنده خیلی در مورد لرها بخصوص لرهای بختیاری تحقیق کردم و به این نتیجه رسیدم لرها بازماندگان تمدن عیلام میباشند که در مقابل یورش عاشوریان شکست سنگینی خوردند و مردم شهر شوش بدست عاشوریان قتل عام شدند اون دسته از عیلامیان که در کوه های زاگرس زندگی میکردند با مهاجرت آریایی ها به فلات ایران با هم متحد شدند و قوم مشترکی را پایه گذاری کردند و لرهای عیلامی با کمک آریایی ها از راه رسیده تمدن عاشور قدرتمند را شکست دادند
محقق . طرفی
لرها ترکیب اریایی کاسی عیلامی
هخامنش . اسم اصلی اجدادا . بزرگترین ایل لرکوچک فیلی . در زبان باستان هخامنش بوده . در اکتشاف در منطقه و باقی ماندها قلعه منگره و غار آپارتمانی چند طبقه کبگان و گورستان چمشک و آثارهای باستانی در منطقه دهلیج میانکوه بالاگریوه و چسزها. وسایل . آثار. و قطعات از ظرف تا سایر چیزهای که امروزه بروز آن را اسفاده میکنیم و و از همه مهمتر غار کلماکره پلدختر و تسناد و سندها . کوروش هخامنش از جد خود هخامنش یا بزرگمنش . جد لرهای ایل بالاگریوه که به تبار هخامنش معروف می باشد.امروزه . مهاجرت کرده و از بین لرکوچک به میان برادران خود لربزرگمهاجرنت نمودن در کتاب های که پل اسمیت و جک مورفی و سایر مورخان غربی نوشتن پدر بزرگ کوروش بسیار مردی شجاع با اوبهت و مقتدر بوده و به همین دلیل مردم انشان ایذه امروزی مورد احترام بوده و ساسانیان که اجداد ایل بالاگریوه تبارهخامنش هستند از نوادگان هخامنشیان بودند . پس اول نباید مثل تفرقه اندازان بختیاری را جدا لر را جدا نوشت یا معرفی کرد دو کوروش را جد لرها باید بدانیم تمام لرها او بعداز مدتها که به دیار جد خود هخامنش در لرستان امروزی برمیگردد که هم مرز با مادها بود برمیگردد و حتی پیشنهاد اتحاد میدهد مادر کوروش نیز از شاهزادگان مادی می باشد که این خود ثابت میکند که کوروش اهل کجا بوده در اصل و انسان مهاجرت کرده پس جد لرهاست نه فقط یه شاخه از لرها بگیم چون هم اشتباه هم تفرقه هم دراصل درسته کوروش اصالت از لرهای فیلی ایل بالاگریوه زا بزرگمنش تبارهخامنش بوده و در انشان بهزرگ و قدرت گرفته ولی لر هرجا باسد ما میگویم جد لرها نه فقط حد لرهای فیلی بالاگریوه یا لرهای بزرگ بختیاری
پس چرا آب ونفت وگازوبرق تولیدی ازسدهاتوسط عده ای در منطقه بختیاری غارت وفلاکت وبیماری ونابودی وفقرشده باقیمانده منابع ما
لطفا به روزباشید تاریخ نوشته بیش نیست زندگی خودتون بکنید چه نفعی داره کی باشیم مهم اینکه آمدیم ببینیم وبریم