بهمن ۰۱, ۱۳۹۹ سرزمین ما تاریخ و فرهنگ, موضوعات سایت ۰
ترانه ها و ماجراهای عاشقانه ها در فرهنگ بختیاری
در فرهنگ بختیاری و حوزه ی ادبیات شفاهی و عامیانه سرزمین بختیاری اشعار، ترانه ها و آوازهای فراوانی به چشم می خورد که نشانگر قدمت و غنای این فرهنگ کهن است. فرهنگ بختیاری در قالب این نوع ادبیات، بسیار وسیع، متنوع و با پیشینه تاریخی طولانی است و سرشار از آثار و اشعار ناب در زمینه های مختلف است که ریشه در ادبیات ایران باستان دارد و بهره گیری از واژگان فراوان پارسی باستان، از قدمت دیرینه آن حکایت دارد.
بخشی از اشعار، آوازها و ترانه های عامیانه در فرهنگ بختیاری، مبتنی بر ماجراهای عاشقانه یا سروده هایی در فراغ یار است که به اشعار تغزلی یا ترانه های عاشقانه شهرت دارند که از جمله آنان این اشعار با موضوعات عاشقانه است:
بلال بلال و دی بلال ـ داینی داینی ـ شُلیل ـ عزیزم یارم و عزیزم سوزه ــ گلی جون ـ گل گیس و چوپان ـ عبده محمد للری و خدابس و…
و همچنین تغزلات و عاشقانه های دیگر که در قالب ترانه ها و سروده ها ارائه می شود و خوانندگان و هنرمندان مختلف بختیاری و دیگر خوانندگان کشور از جمله هنرمند بزرگ موسیقی بختیاری بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) این ترانه ها را به زیبایی و ماندگار خواندند و آهنگ ها و ملودی های متعددی از این عاشقانه ها ارائه گردید که به برخی از آنها در این برنامه اشاره می کنیم
ترانه بلال بلال: که از ترانه های معروف در بختیاری است. در کتاب موسیقی و ترانه های بختیاری نوشته کاظم پوره در مورد بلال چنین گفته شد: بلال در واقع نوعی اشعار عامیانه و ترانه های محلی غم انگیز بختیاری است که عاشق در وصف یار می خواند و انواع مختلفی دارد بلال می تواند یک استعاره باشد و کنایه از سوختن و ناراحت و غمگین بودن در فراغ یار و هم اینکه گفته اند بلال نام دختری بوده که عاشق او نتوانسته به وصالش برسد و در فراغ او ترانه های بلال بلال را گفته و بعدها مردم در وصف این عشق ترانه های دیگری را با تکرار بلال بلال سروده اند که به قسمتی از این ترانه ها با گویش بختیاری اشاره می شود:
بلال بلال های بلال بلال وای گلم تندپاته وردار تا بخونم مو سی گلم های بلال بلال یار یار
ای گل من تندتر گام بردار تا من هم بتوانم برای یار خودم آواز بلال بلال و یار یار بخوانم
بلال بلال های بلال بلال گلم لو برگ بیدی اویدم که بینمت (های گلم) دیدم نبیدی…
ای گل من که به طراوت برگ های تازه در آمده درخت بید و بلند بالا هستی به دیدن تو آمدم اما افسوس تو نبودی و من از دیدنت محروم شدم
چه خوه شَو مهی پا تش چاله سیر بخونی سی گلت بیت بلال بلاله
چقدر لذت بخش است در شب مهتابی در کنار نور اجاق برای یار خود با تمام احساس عاشقانه بلال بلال را بخوانی
و ترانه های بسیار دیگر از این قبیل که در قالب بلال بلال زمزمه می شود.
دی بلال: دی بلال نیز مانند بلال بلال یک استعار است کنایه از معشوق و یاری است که زیبایی بی مانندی داشته و که جوانی شیفته و واله و حیران او گشته اما به وصال او نرسید بنا ابر این سربه کوه و بیابان می گذارد و در آنجا اشعار عاشقانه و سوزناکی می سراید که با تکرار دی بلال در آن ریتم اشعار مشخص می شود. مانند:
توچنو بم کردیه رنگ مرده دارم دی بلال هرچه که دوا خورُم علاج ندارم دی بلال
تو آن چنان مرا دلباخته و شیدا کرده ای که رنگ مردگان گرفته ام و هرچفدر دارو می خورم درمان پیدا نمی کنم
اویدم جا وارگه تون جا پاته دیدم ز زمین رهدم آسمون مهر زت بریدم دی بلال
به مکان زندگی تو آمدم جای خالی تو را مشاهده کردم از زمین تا آسمان را دنبالت گشتم ولی عاقبت از تو دل بریدم
داینی داینی : از دیگر ترانه های عاشقانه در بختیاری داینی داینی است. داینی داینی را به معنای یکی یکدانه گفته اند و از جمله اشعاری است که جنبه عاشفانه دارد و عاشق در وصف معشوق خود دلنشین می خواند . بعضی نیز داینی را استعاره از معشوق دانسته اند.
(آخی) داینی داینی وای داینی (های) دردم یکی دو تا نی
آخی داینی داینی بیو کلم دی نکن بیشتر خین به دلم
دیدی که چه وابی بعده خوت جا وارگه وا بی منزلم
آخی داینی داینی قربونت ایخوام که وابوم مهمونت
آخی داینی قربون همو خالت سُهدم و برشتم ز دُندالت
شُلَیل: شلیل خوانی نیز از اشعار تغزلی و عاشقانه در بختیاری است. شلیل را دختر بلند بالا یا مو بلند معنا کرده اند. اشاره به ماجرای عاشق و معشوقی که از هم دور افتاده اند و سروده هایی در غم هجران است که با تکرار «ای شلیل» بین بندهای اشعار به زیبایی موسیقی می افزاید. شلیل از ادبیات فولکوریک بختیاری و در دستگاه شور دشتی اجرا شده است لحن خوانی در شلیل جانسوز و بن مایه تغزلی و عاشقانه دارد.
تو به دیر ومو به دیر(ای شُلیل) کُه وسته میونه مرخدا طاقت بده، (ای شلیل) دل هردومونه
ـ تو به دور از من و من به دور از توام (ای شلیل) کوه بزرگی مابین ما فاصله افکنده است (مانع بزرگی برای رسیدن ما به هم وجود دارد) مگر خدا به دل هردوی ما طاقت و صبر بدهد تا این هجران و دوری را تحمل کنیم.
تو ز کُه بیو به لم، (ای شلیل) مو ز برافتو آخی هردومون سهده دلیم، (ای شلیل) سیر بخوریم او
ـ تو از کوه پایین بیا من از سمت برآفتاب، هردوی ما سوخته دل هستیم با دیدن هم آرام بگیریم
کاشکی موکَوگی بیدم(ای شلیل)توچی چشمه سارون کاشکی تو گلی بیدی(ای شلیل)مو اور بهارون
ـ ای کاش من مانند کبکی بودم و تو همانند چشمهساران بودی تا پر می زدم و سراغ تو می آمدم و ای کاش تو گلی بودی در دشت و صحرا تا من مانند ابر بهاری به سوی تو می آمدم
شو دراز و مه بلند (ای شلیل) دلم نیگره جا هرکی منجامون نشست (ای شلیل) دلس چی دلم با …
شب طولانی است و ماه بلند و کامل در آسمان می درخشد اما دلم بدون تو آرام و قرار ندارد. هر کسی ما بین ما فاصله انداخته است و دل مرا پر غم ساخته دلش مانند دل من پر از غم و غصه باد.
عزیزم یارم و عزیزم سوزه: عزیزم یارم و عزیزم سوزه: ترانه های عاشقانه دیگری در بختیاری رایج است که با تکرار عزیزم یارم و عزیزم سوزه همرا است و در آوازهای محلی بختیاری اجرا شده است مانند عزیزم مینا بنوش از ترانه های هایی که استاد بهمن علاءالدین خوانده است:
عزیزم یارم شیرنم یارم تو گله ز مو مکن تقصیر ندارم
عزیزم سوزه شیرنم سوزه دست و دسمالم منه دلم الرزه
عزیزم مینا بنوش دسمال هفت رنگ چی تیات پیدا ندا و ایل چارلنگ
گلی جون: گلی جون نیز یکی از آهنگ های عاشقانه در بختیاری است در ترانه گلی جون در بختیاری با اجرایی زیبا و شیوه ای متفاوت شور و حال خاصی دارد.
حکایت گل گیس و چوپان: گل گیس حکایت مرد چوپانی دلداده و عاشقی است که عاشق دختر کدخدا یا ارباب خود می شود و سالها دل در گرو عشق «گل گیس» دختر زیبای ارباب می نهد اما به سبب اختلاف طبقاتی که با دختر ارباب دارد توانایی خواستگاری و ابراز عشق را در خود نمی بیند و سالها این عشق را در دل پنهان می کند چوپان عاشق در نواختن نی نیز مهارت بی مانندی داشت روزها گله را به چرا می برد و با نوای دلنشین نی برای گوسفندان روزگار خود را سپری می کرد ازاین سو دختر نیز دل در گرو مهر پسر چوپان داشت و ساعتها به صدای نی او گوش می داد و پسرک به نوعی با زبان سوزناک نی با او حرف می زد.
در فصل بهار و تابستان که هوا خوب بود و گوسفندان را به آبادی نمی آوردند و در دامنه کوه و دشت نگهداری می کردند، شبی از شبها دزدان، مرد چوپان را غافلگیر می کنند و دست و پای او را می بندند ولی هرچه تلاش می کنند تا گله را حرکت دهند، گوسفندان از جای خود تکان نمی خورند علت را از چوپان جویا می شوند، می گوید گله فقط با صدای نی من حرکت می کند تا نی، نزنم تکان نمی خورند نی را به اومی دهند تا بنوازد و گله حرکت کند چوپان با زبان رمز و با نی چنین می نوارد.
گل گیس های گلیس مینانِ سرکن (گل گیس بیدار شو و مینا و روسری ات را سرکن)
گل گیس بوته خور کن گل گیس (گل گیس پدرت را خبر کن)
گل گیس ماله خور کن گل گیس (گل گیس اهل آبادی را خبر کن)
گل گیس گَلنه بردن (گل گیس گله را بردند)
گل گیس سی آخرین بار گل گیس خدانگهدار
گل گیس بکن حلالم گل گیس خدانگهدار…
ای گل گیس ای عشق من اگر مرا دیگر ندیدی حلالم کن و تو را به خدا می سپارم..
دختر صدای نی چوپان را می شنود و ماجرا را می فهمد. بلافاصله پدرش و اهل آبادی را از خواب بیدار می کند و آنها فورا به کمک مرد چوپان می شتابند و دزدان را دستگیر می کنند. در نهایت پدر دختر از چگونگی ماجرا و عشق واقعی بین این دو آگاه می شود و با ازدواج آنان موافقت می کند پس از سالها این داستان درمیان مردمان بختیاری سینه به سینه حفظ شده و چوپانان و برزگران و خوانندگان آن را به زیبایی زمزمه می کنند .
عبده محمد للری و خدابس: عبده محمد للری و خدابس نیز عاشقانه دیگری در بختیاری است که شهرت یافته و خوانندگان خوانده اند . داستان عشق مردی بنام عبده محمد به دختری بنام خدابس است که در یک منطقه بختیاری بنام لَلر و کُتک خوزستان که در جند دهه قبل از انقلاب اتفاق افتاد و چونبا ازدواج خدابس با عبده محمد موافقت نمی کنند و قرار بود اورا به ازدواج مرد دیگری درآورند، عبده محمد و خدابس در یک روز سوار بر اسب به دل کوه می زنند و اقوام خدابس و تفنگچی های خان به دنبال آنها می گردند و نهایتا پس از ماجراهایی، با واسطه بزرگان با ازدواح آنان موافقت می کنند اما پس از مدت کوتاهی خدابس به دلیل رنج هایی که این مدت کشیده بود و سرزنش هایی که اقوام و بستگان به وی روا داشتند، دچار بیماری شده و می میرد یا در رودخانه خود را غرق می کند و گفته اند عبده محمد در فراق او دیوانه وار سر به کوه و بیابان می گذارد ، اشعار و ترانه هایی در شرح این عشق در فرهنگ عامه سروده شد:
ز للر زیدم به در انار به مُستم للری گپ تا کچیر گشتن به جستم
ز للر زیدم بدر مَلار به دستُم عبده محمد للری برد کوگ مستم
پشتم کوه، پیشم کمر دورم تله لال خدابس جون بوت تندی پات وردار
پشتم کوه پیشم کمر،دورم تفنگچی خدابس جون بوت تندی پات ورچی
عبده محمد للری کارم چه داری تش نهادی گوشه دلم بردیم به خواری
اوسرد وتنگ سرد ور یک ابلیون عبده محمدوخدابس سی یک اگروین
عبده محمد للری سیچه نمردی چارشنبه بیست و یکم خوت گل بردی
چارشنبه بیست و یکم خوم گل بردم ار دونستم ای میره نیاس ا مردم
زنجیر ایلخانی نه به شو بریدم صدریال صدنیم ریال سی گل خریدم
بردنم قلعه زراس گیرم خیالت ور گشتم چال مُنـار سر مـزارت
زللر زیدم به در کَتک دیاره لاش اسبید خدا بس من اودیاره …
(توضیح: البته واقعیت ماجرای عبده محمد و خدابس را در بختیاری به گونه ای دیگر نیز روایت کرده اند که در اصل ماجرا تشکیک ایجاد می کند. ما آنچه را که در فرهنگ عامیانه و فولکلور جا افتاده نقل کردیم و فعلا از آن می گذریم.)
در فرهنگ بختیاری عاشقانه های دیگری نیز وچود دارد که نیاز به پژوهش بیشتر و جمع آوری و تدوین دارد و امیدواریم پیش از اینکه به بوته فراموشی سپرده شوند، گردآوری شود.
تحقیق و گردآوری: رضا بهرامی دشتکی (نویسنده و پژوهشگر بختیاری) ـ ۱۳۹۵
این متن نیاز به ویرایش و تکمیل دارد…
bigtheme
مهر ۰۵, ۱۴۰۲ ۰
شهریور ۲۰, ۱۴۰۲ ۰
شهریور ۱۵, ۱۴۰۲ ۱
شهریور ۰۱, ۱۴۰۲ ۰
مهر ۰۵, ۱۴۰۲ ۰
شهریور ۲۰, ۱۴۰۲ ۰
شهریور ۱۵, ۱۴۰۲ ۱
شهریور ۰۱, ۱۴۰۲ ۰
ویژه تاریخ و فرهنگ ایران و سرزمین بختیاری، سرزمین آفتاب، سرزمین آزاد، سرزمین آریایی، سرزمین کوهساران بلند، سرزمین رودهای خروشان، سرزمین چشمه ساران زلال، سرزمین جنگلهای سرسبز، سرزمین دشت های زیبا، سرزمین برف و آب و آفتاب، سرزمین تاریخ و تمدن دیرینه، سرزمین فاتحان مشروطیت، سرزمینی در قلب ایرانزمین… بختیاری بزرگترین قوم ایرانی و آریایی در ایران و تنها قوم صددرصد شیعه..*این سایت آزاد، مستقل و مردمی است. تاسیس1391
شهریور ۳۱, ۱۳۹۷ ۲۹
آبان ۰۵, ۱۴۰۰ ۲۶
خرداد ۰۲, ۱۳۹۵ ۲۳
تیر ۱۲, ۱۳۹۵ ۲۱
تیر ۱۳, ۱۳۹۸ ۲۱
فروردین ۱۹, ۱۳۹۷ ۲۱
مرداد ۱۴, ۱۳۹۷ ۲۱
آذر ۱۰, ۱۳۹۱ ۱۹
دی ۰۳, ۱۳۹۴ ۱۷
مرداد ۱۰, ۱۳۹۵ ۱۶
خرداد ۲۰, ۱۳۹۲ ۱۳
مهر ۱۴, ۱۳۹۴ ۸
مهر ۰۵, ۱۴۰۲ ۰
شهریور ۲۰, ۱۴۰۲ ۰
شهریور ۱۵, ۱۴۰۲ ۱
شهریور ۰۱, ۱۴۰۲ ۰
مرداد ۱۴, ۱۴۰۲ ۰
تیر ۲۲, ۱۴۰۲ ۰
تیر ۰۷, ۱۴۰۲ ۱
تیر ۰۴, ۱۴۰۲ ۰
خرداد ۲۵, ۱۴۰۲ ۰
فروردین ۳۰, ۱۴۰۲ ۰
اسفند ۲۶, ۱۴۰۱ ۱
بهمن ۱۲, ۱۴۰۱ ۰
3 هفتهپیش
تیر ۲۲, ۱۴۰۲ ۰
سردار اسعد چهره ملی و مذهب گرا در مشروطیت (به مناسبت ۲۲ تیرماه سالروز فتح تهران توسط بختیاریها و ۲۵ تیر ۱۲۸۸ سالروز...آذر ۰۱, ۱۴۰۱ ۵
زندگینامه و اشعار پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر زندگی نامه پژمان بختیاری (۱۳۵۳ـ ۱۲۷۹) حسین پژمان بختیاری،...مهر ۲۶, ۱۴۰۱ ۸
به مناسیت یکم آبان سالروز درگذشت سردار اسعد بختیاری از رهبران بزرگ مشروطیت ایراناردیبهشت ۰۲, ۱۴۰۱ ۰
زندگینامه دکتر قیصر امین پور (۱۳۳۸-۱۳۸۶) از شاعران بزرگ معاصر دکتر قیصر امینپور از شاعران بزرگ ایران پس از انقلاب...اسفند ۱۷, ۱۴۰۰ ۱
سردار مریم بختیاری (۱۲۵۱-۱۳۱۶) + تصاویر برجسته ترین زن مبارز ایران زندگینامه بی بی مریم بختیاری (۱۲۵۱-۱۳۱۶) از زنان مبارز...آذر ۱۷, ۱۴۰۰ ۳
قهرمان ملی مبارزه با استبداد حکومت رضاشاه و اسطوره مقاومت ـ به موازات هر قطره خونی که از پیکر سردار رشید بختیاری بر روی...مهر ۲۱, ۱۳۹۹ ۱
زندگی نامه داراب افسر بختیاری (۱۲۷۹-۱۳۵۰) مشهورترین شاعر گویش بختیاری به قلم حسین افسر فرزند شاعر داراب افسر بختیاری...مهر ۲۰, ۱۳۹۹ ۳
زندگینامه بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) ـ (۱۳۱۹- ۱۳۸۵) خواننده و هنرمند بزرگ موسیقی بختیاری بهمن علاءالدین (متخلص به...خرداد ۲۳, ۱۳۹۹ ۲
ابوالقاسم خان بختیار، از مبارزان دوره پهلوی ابوالقاسم خان بختیار از روشنفکران و مبارزان برجسته بختیاری دوره پهلوی در...فروردین ۱۵, ۱۳۹۹ ۶
مفاخر و مشاهیر بزرگ بختیاری سرزمین بختیاری در طول تاریخ دیرینه و پرافتخار خود بزرگان، سرداران و نام آوران بسیاری را...سرزمین بختیاری در قسمتهای وسیعی از فلات مرکزی و جنوب غربی ایران در میان رشته کوه های زاگرس میانی اغلب در استان های: «چهارمحال بختیاری، خوزستان، اصفهان، لرستان، کهگیلویه بویراحمد» و بخش هایی از استانهای «فارس، بوشهر، مرکزی، ایلام و..» قرار دارد.
علاوه بر آن جمعیت عظیمی از بختیاری ها در تهران، اصفهان، شیراز، اهواز، قم و کرج و.. سکونت دارند و با احتساب سایر اقوام لرتبار گستره وسیع تری پیدا می کند. سرزمین پهناور بختیاری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ویژه ای در قلب ایران زمین برخوردار است.
بزرگترین رودخانه های کشور «زاینده رود»، «رود کارون» و «رود دز» از «زردکوه بختیاری» سرچشمه می گیرند. دارای طبیعت بکر و زیبا، رودهای خروشان، چشمه ساران زلال، جنگلهای سرسبز و مناطق دیدنی و گردشگری بی نظیر است.