تیر ۱۰, ۱۳۹۵ سرزمین ما موضوعات سایت ۰
داود حیدری پبدنی ـ در خصوص گویش بختیاری تحقیقات زیادی توسط محققان اروپایی و ایرانی نیز صورت گرفته که به بعضی از این نظرات اشاره می شود. لرد کرزن از قول راویلنسون می نویسد:
نگرشی بر گویش و پوشش قوم بختیاری
داود حیدری پبدنی
در دامنه های شرقی و غربی و جنوب غربی زاگرس مرکزی که ظاهراً دو استان چهارمحال بختیاری و خوزستان و عملاً بخشهای عمده ای از استانهای لرستان، اصفهان و کهگیلویه وبویر احمد را شامل می شود؛ قوم و نژادی زندگی می کند که به بختیاری موسوم اند و با توجه به اسناد و مدارکی که در دست است این مکان خاستگاه و موطن چند هزار ساله بختیاری ها است. با توجه به شواهد و قراین موجود از جمله، گویش، لباس، آداب و رسوم و… بختیاری ها از اقوام اصیل ایرانی و نژاد آریایی هستند.
در مورد گویش بختیاری بنا به تحقیقاتی که صورت پذیرفته و از جمله تحقیقات نگارنده و به عنوان مثال بررسی و مقایسه ای که بین گویش بختیاری با شاهنامه فردوسی صورت گرفته است الفاظ و تعبیرات زیادی در شاهنامه فردوسی – به عنوان سنگ بنای زبان فارسی بعد از حمله ی اعراب وترک ها – وجود دارد که در زبان فارسی معیار، کاربرد ندارند ولی هم اکنون در گویش بختیاری به صورت زنده و پویا به کار می روند. البته این مقایسه و بررسی در دیگر آثار مهم فارسی قرون سوم تا ششم هجری این مطلب را تأیید می کند که گویش بختیاری همان گویش و زبان پهلوی و شاخه ای از فارسی باستان است که واژه های اصیل فارسی و عناصر پیشین زبان فارسی را خوب حفظ کرده و بدان وفادار مانده است.
از میان زبان های ایرانی رایج در دوره ی باستان، زبان اوستایی از شاخه شرقی و فارسی باستان و مادی از شاخه غربی هستند. گویش های غربی نیز خود به دو شاخه شمالی و جنوبی تقسیم بندی می شوند. گویش های جنوب غربی در سرزمین پارس، هخامنشیان و گویش های شمال غربی در سرزمین ماد باستان و قلمرو مادها تکلم می شدند. (اشمیت ص۶۳) زبان های ایرانی باستان غربی منشاء تمام گویش هایی هستند که در محدوده ی جغرافیایی امروزی ایران تکلم می شوند. از میان زبان های دوره ی میانه، فارسی میانه، مانوی و گونه ی دیگر آن پهلوی به شاخه جنوب غربی و پهلوی اشکانی (پارتی) به شاخه شمال غربی تعلق دارند. از میان گویش های جدید ایرانی گویش های جنوب غربی بازمانده ی گویش های هستند که در دوره ی باستان در سرزمین پارس تکلم می شدند و فارسی باستان یکی از گونه های آن بوده است. گویش بختیاری را بر پایه شواهد و معیارهای آوا شناختی می توان از گروه گویش های جنوب غربی ایران دانست. بطور کلی گویش لری و بختیاری در اصل یکی از لهجه های فارسی آغازی بوده است که حدود هزار سال پیش، از این زبان جدا شده سیر و تحول جداگانه ای پیموده است.
در خصوص گویش بختیاری تحقیقات زیادی توسط دیگر محققان اروپایی و ایرانی نیز صورت گرفته است که در ادامه به بعضی از این نقطه نظرات اشاره می شود. لرد کرزن از قول راویلنسون می نویسد: زبان بختیاریها از فارسی قدیم گرفته شده است که با زبان پهلوی زمان ساسانی تجانس و از جهتی با آن تفاوت دارد حال می توانیم با احتمال بسیار قوی قبول کنیم که ایشان بازماندگان نسل و نژادی ممتازند.
در کتاب سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان آمده است: فرد بختیاری بسیار فصیح و روان صحبت می کند. گویش بختیاری بسیار زیبا و دلپذیر است و برای یک زبان شناس، اصطلاحات فراوانی وجود دارد که در زبانهای دیگر یافت نمی شود.
الیزابت مکبن رز می نویسد: همانطور که کرزن قبلاً اشاره کرده است می توان پذیرفت که گویش بختیاری یک نوع زبان فارسی است ولی با آشنایی کلی که با این زبان دارم، مرا مجبور می کند که بگویم گویش بختیاری چیز دیگری است بسیاری از واژه ها قرائنی به دست کرزن داده تا بگوید که گویش بختیاری بخشی از زبان فارسی است برای مثال “دوهدر” تحریف شده واژه “دختر” یا “ایخوم” یعنی می خواهم ولی هیچ رابطه ای لغوی بین واژه هایی مثل “تیم “و چشم و “نُفت” و دماغ و” بَوُم” یعنی پدرم و “پاکش” یعنی شلوار وجود ندارد… من گفته راویلنسون را می پذیرم که گفت گویش لری بخشی از زبان فارسی قدیم با مخلوطی از لهجه پهلوی است که در دوره ساسانیان (قرن سوم تا هفتم میلادی) رواج داشته است.
دکترناتل خانلری می نویسد: بنابراین نتیجه می گیریم که گویش بختیاری ریشه در زبان پهلوی دارد لهجه های لری، سمنانی و بلوچی از فارسی دری مشتق نشده است بلکه همه آنها در عرضیکدیگرند و اصل واحدی دارند که به حکم تحول زبان از آن منشعب شده اند و هر یک به طریقی تغییر یافته اند.
ایرج افشار می نویسد: نزدیکی لهجه شیرین بختیاری با زبان پهلوی به قدری است که زبان شناسان آن دو را جدا نمی کنند. می توان گفت که گویش بختیاری از زبان پهلوی به یادگار مانده است.
سردار اسعد می نویسد: در حقیقت زبانشان (بختیاریها) همان زبان پهلوی قدیم است که کیانیان و ساسانیان بدان سخن می گفتند. سابقاً سه زبان در ایران متداول بوده: یکی زند و آن لغت و لسان مخصوص دینی آنها بوده، که کتب مذهبی و علماء دین ناطق و متکلم به آن زبان بوده اند. دوم زبان دری که زبان مخصوص پارسیان می باشد. سوم پهلوی که زبان مردم پَهله بوده و پَهله اسم مخصوص، اغلب بلدی [سرزمین هایی] است که در مَدی [ماد] یا عراق عجم حالیه است. فردوسی می گوید زبان کیان پهلوی بوده است. زبان بختیاریها تقریباً پهلوی است.
محمد جواد مشکور نیز یادآور می شود: می دانیم که زبان ایران در دوره ساسانیان پارسیک یا پهلوی ساسانی بود. این زبان (بختیاری)لهجه ای از زبان پهلوی اشکانی به شمار می رفت که در جنوب ایران رواج داشت.
کریم نیکزاد می نویسد: عادات عموم بختیاریها مانند عادات قدیمه و زنهایشان لباس قدیمه که با دوره ساسانی تفاوتی ندارد و نزدیک به لباس زردشتیان است می پوشند. زبان بختیاری از مخلوط شدن با زبانهای دیگر محفوظ مانده و لهجه کنونی آنها عموماً لری است که خیلی شیرین است و یکی از لهجه های پاک ایرانی به شمار می رود.
وی در جای دیگر می نویسد: بنا بر مطالب مندرجه باید دانست که گویش این مردم (بختیاری) و پیوستگی عمیق با لهجه یا زبان پهلوی و اندکی هم با لغات پارسی باستان دارد و بختیاری ها یکی از کهنسال ترین اقوام ایرانی هستند که توانسته اند قرن ها در پناه جبال سر به فلک کشیده زاگرس به همه گونه، استقلال و اصالت خود را حفظ کنند. وی در ادامه می نویسد: بختیاریان، به سبب نجابت و شجاعت فطری با اینکه مدتها به طور ملوک الطوایفی بوده و گاه بگاه نیز علم طغیان علیه حکام و سلاطین وقت بر می داشتند اما باز همیشه تابع دولت مرکزی بوده و همیشه در همه نبردها پیشرو و فاتح بوده اند، مندرجات تاریخ قدیم و جدید هنر نمائی و رشادت و فتوحات آنان را ثابت نموده و از زمانهای قدیم فرامینی از سلاطین در دست دارند و یا در لوحه ها نامبرده شده است وچون پای بیگانگان کمتر به این خطه رسیده و یا کمتر با شهریها معاشر بوده اند و از اخلاق و سیره و لهجه دیرینه خود دست بر نداشته و از حیث رفتار و اخلاق و گفتار همان سبک قدیمی را دارند – لغات اجنبی و مغلق ندارند و لهجه شان همان الفاظ و کلمات فارسی خالص و تقریباً پهلوی است و حروف عربی کمتر در گفتار شان گفته می شود بزرگانشان در طول چند قرن اخیر نسبتاً خدمات و جانبازی های زیادی جهت تجارت و عمران و آبادی و امنیت این کشور نموده اند.
هنری لایارد انگلیسی می نویسد: بختیاریها به یک لهجه محلی که معمولاً به زبان لری معروف است تکلم می کنند این لهجه بدون اینکه لغات ترکی و عربی وارد آن شده باشدگونه ای از لهجه تحریف شده فارسی قدیم است که بختیاریها آن را حفظ کرده اند. این لهجه واقعاً همان زبان مردم ایرانباستان است، بیشتر به زبان شاهنامه شباهت دارد.
مریان سی کوپر در مورد نژاد و همچنین گویش بختیاری ها می نویسد: اکثریت دانشمندان را عقیده بر آن است که بختیاری ها از باقی ماندگان حقیقی نژاد آریائی و ایرانیان قدیم اند که قبل از عربها و تاتار ها به این سرزمین آمده اند.
وی در ادامه از قول راویلنسون می نویسد: که زبان بختیاری ها از پارسی باستان که معاصر پارسی پهلوی است و در زمان ساسانیان به آن سخن گفته می شده است. در واقع می توان این نظریه را و اینکه بختیاریها بازماندگان قوم تاریخی برجسته ای می باشند نزدیک به حقیقت دانست نباید تصور کرد که عقاید تازه ای که در این زمینه و به دنبال آن آمده و محل فرضی پیدایش این نژاد را پیدا کرده اند، کاملاً صحیح است.
رضا افلاکی تأکید می کند: اصولاً زبان بختیاری از اصیل ترین و بکرترین شاخه های زبان فارسی است که ریشه آن “فارسی دری پهلوی” است. به علت ویژگی های منطقه جغرافیایی بختیاری و بن بست بودن منطقه، بطور جدی پای بیگانگان به این سرزمین بکر نرسیده است و در طول چندین قرن از اختلاط سایر زبانها محفوظ مانده است. نزدیکی لهجه شیرین بختیاری با زبان پهلوی باعث شده که زبان شناسان آن دو زبان را از یکدیگر جدا نمی دانند و می توان گفت، از زبان پهلوی به یادگار مانده است.
در اینجا بد نیست به مطلب جالبی از کتاب سرزمین جاوید اشاره کنیم که در آن به واژه هایی اشاره شده است که مطابق با گویش فعلی بختیاریها ست و حاکی از آن است که زبان هخامنشیان نزدیکی و شباهت زیادی به گویش بختیاری داشته است. عبارت مورد نظر به شرح زیر است:
در جریان اولین جنگ ایران و یونان … داریوش، به تمام یونانیان مست امان داد و به افسران خود گفت دشمن مست که قدرت ندارد مانند سکنه (عادی) شهر”زورا – نی کونوم” هستند و نباید با آنها بد رفتاری کنید، مگر اینکه بخواهند مقاومت نمایند. مشاهده می شود که این عبارت چقدر با گویش فعلی بختیاری نزدیک است و تناسب و شباهت دارد.
“زورا – نی کونوم” یکی از شعارهای معروف سلطنت داریوش اول بود همان طور که در کتیبه های خود می نوشت “منم داریوش، شاه شاهان ، پسر وشتاسب هخامنشی” همانگونه هم می نوشت “زورا – نی کونوم” این دو کلمه از زبان فارسی قدیم، در زبان فارسی امروزی تقریباً دست نخورده باقی ماند. کلمه اول آن “زورا” همان زور است که به معنای قدرت بدنی بطور مجازی قدرت روحی می باشد و در قدیم به معنای ظلم و ستم بود “نی کونوم” نیز همان کلمه “نمی کنم” امروزی است و لذا معنی این دو کلمه از فارسی قدیم می شود:”ظلم نمی کنم.که مطابقت کامل باگویش بختیاری دارد”
پوشش باستانی و محلی بختیاریها
در مورد لباس زنان و مردان بختیاری نیز بنا بر اظهارات محققین و پژوهشگران خارجی و ایرانی شبیه تصاویر باقی مانده از عهد هخامنشی، اشکانی و ساسانی است. در همین مورد در تاریخ اجتماعی ایران آمده است: پارسیان (هخامنشیان) پیش از آنکه لیدیه را بگیرند، شلوارهای گشادچرمی به پا می کردند و همه لباس ایشان چرمی بود. این شلوار گشاد در بختیاری به شلوار “دبیت” معروف است و هم اکنون به عنوان لباس محلی بختیاریها از آن استفاده
می کنند.
لباس محلی بختیاریها به خصوص پوشش زنان بختیاری شباهت زیادی به لباس فعلی و رسمی زرتشتیان دارد. محمد جواد مشکور درخصوص لباس زنان زرتشتی می نویسد: بنا به توصیفی که سیاحان اروپایی در قرن هفدهم میلادی از لباس زرتشتیان، ایران کرده اند و تا به امروز که سیصد سال از آن تاریخ گذشته هنوز لباس زرتشتیان ایران در دهات یزد، کرمان، تغییر فاحشی نکرده است، می توان حدس زد که ایشان نسبت جامه پوشی خود را از زمان ساسانیان تا کنون نگاه داشته اند و همین لباس را که هنوز شهر ندیده های ایشان در دهات می پوشند. در زمان ساسانیان نیز با مختصر تغییری می پوشیده اند. پارچه لباس کنونی زنان زرتشتی غالباً از “کج” است که ریز بافته می شود و از قطعات قرمز و سبز و زرد تهیه می گردد. آستین پیراهن بسیار ساده و باصطلاح امروزی راست است و در لب آن گاهی یراق اضافه می گردد. برای پوشانیدن سر ابتدا لچکی از زری بر سر می کنند. “مکنو” [مِینا در بختیاری] در حدود سه متر طول دارد و از پارچه ابریشمی یا کلابتون بافته شده است.
توصیفی که نویسنده فوق و بسیاری از محققان غربی و ایرانی از پوشش زنان زرتشتی نموده اند شباهتهای زیاد و تنگا تنگی با لباس محلی زنان بختیاری دارد.
دوبد در موردشباهت لباس مردان بختیاری به لباس روحانیان ایران باستان می نویسد: بخش اعظم بختیاریها کپنک جلو باز بی آستین می پوشند که تقریباً تا زانو می رسد و نزدیک ران گشاد می شود این پوشش به سدره مؤبدان یا روحانیان ایران باستان شباهت دارد که هنگام نیایش بر تن می کردند.
ایزابلا بیشوب می نویسد: معمولاً بختیاری ها نوعی پارچه کتان زبر لباس می پوشند و از یک پارچه کتانی آبی رنگ شلوار به پا می کنند. دهنه پاچه شلوار[دبیت] دو یارد است. شالی با طرح کشمیر به دور کمر می پیچند و یک عبا نمدی قهوه ای رنگ روی لباس خود می پوشند. خوانین معمولاً دبیت سیاه به پا می کنند… هر مرد بختیاری یک تفنگ بلند و تزئین کاری شده بر شانه چپ خود آویزان می کند. بعضی هم که فاقد اسلحه گرم هستند یک چماق یا گرزی که با چرم آرایشش داده اند برای حمله یا دفاع به دست می گیرند.
آداب و رسوم بختیاری از جمله مراسم عروسی و رقص های خاص و دسته جمعی و همچنین سوارکاری با حرکات نمایشی همراه با اسلحه (قیقاچ) و همچنین روی خراشیدن و موی کندن در مراسم عزا که عیناٌ در جای جای شاهنامه بارها به آنها بر می خوریم ؛همه و همه مبین پایبندی و وفاداری بختیاریها به آداب و سنن قدیم ایرانی است. در همین خصوص یکی از مستشرقین می نویسد: در بختیاری آداب و رسومی دیده می شود که احتمالاً مربوط به دوران قبل از اسلام است.
کریم نیکزاد می نویسد: “عادات عموم بختیاریها مانند عادات قدیمه و زنها یشان لباس ساده قدیمه که با دوره ساسانی تفاوتی ندارد و نزدیک به لباس زردتشتیان است می پوشند..”
فرهنگ بختیاری آن قدر ریشه دار و غنی است که برای هریک از جلوه های مختلف زندگی اعم از غم و شادی، پیروزی، ناکامی و… در فرهنگ بختیاری اشعاری در قالبهای گوناگون و آهنگ ویژه و موسیقی مخصوص وجود دارد، که خود بیانگر قدمت چند هزار ساله ی این مردم و فرهنگ غنی و دیرین آنهاست. علاوه بر این، آنها برای جلوه های مختلف زندگی، مانند: کار، درو کردن، سوار کاری، بچه داری، قالی بافی و سایر فعالیتهای روزمره و حتی چرای گوسفندان و احشام تهیه دوغ و… نیز دارای آیین جداگانه و حتی موسیقی و اشعار خاص هستند. بطوریکه جمیع این اشعار و ابیات همراه با آیین، موسیقی و اشعار خاص را باید ادبیات شفاهی و منظوم قوم بزرگ بختیاری به حساب آورد که پرداختن به آن ها نیاز به فرصتی دیگر وکتابی جداگانه دارد… داود حیدری پبدنی
ـــــــــــــــــــــــــــ
۱٫ قوم لر، سکندر امان الهی ، انتشارات آگاه، ۱۳۷۰
۲٫ ایران و قضیه ایران، لرد کرزن، انتشارات علمی و فرهنگی ۱۳۶۷
۳٫ سیری در قلمرو بختیاری، سراوستن هنری لایارد، استاک، مادام بیشوب، ویلسون.انتشارات فرهنگ سرا، ۱۳۷۱
۴٫ با من به سرزمین بختیاری بیاید، مکبن رز، الیزابت ، ترجمه و حواشی از مهراب امیری، انتشارات آنزان، ۱۳۷۳
۵٫ مقدمه ای برشناخت ایلی،چادر نشینان وطوایف عشایری، ایرج افشار
۶٫ تاریخ بختیاری ، سردار اسعد، انتشارات اساطیر،۱۳۷۶
۷٫ تاریخ ایران زمین، محمد جواد مشکور، انتشارات اشراقی، ۱۳۷۲
۸٫ شناخت سرزمین بختیاری، نیکزاد،چاپخانه نشاط، ۱۳۵۴
۹٫ سفر به سرزمین دلاوران، کوپر، مریان سی، ترجمه امیرحسین ظفر ایلخان، موسسه مطبوعاتی امیرکبیر، ۱۳۳۴
۱۰٫ جغرافیای استان چهارمحال و بختیاری ، رضا افلاکی انتشارات مرید، ۱۳۸۲
۱۱٫ سرزمین جاوید، موله ماریژان – فلد هرتس ، گیرشمن ، انتشارات زرین، ۱۳۷۵
۱۲٫ تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان ، محمد جواد مشکور، ۱۳۴۷
۱۳٫ سفرنامه لرستان وخوزستان، بارون دوبد، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۱۸
۱۴٫ از بیستون تا زرد کوه بختیاری، ایزابلا بیشوب، نشر سهند، ۱۳۷۵
۱۵٫ سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان،
۱۶٫ تاریخ گمشده ی بختیاری، داود حیدری پبدنی، انتشارات دارخوین۱۳۹۴
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
ویژه تاریخ و فرهنگ ایران و سرزمین بختیاری، سرزمین آفتاب، سرزمین آزاد، سرزمین آریایی، سرزمین کوهساران بلند، سرزمین رودهای خروشان، سرزمین چشمه ساران زلال، سرزمین جنگلهای سرسبز، سرزمین دشت های زیبا، سرزمین برف و آب و آفتاب، سرزمین تاریخ و تمدن دیرینه، سرزمین فاتحان مشروطیت، سرزمینی در قلب ایرانزمین… بختیاری بزرگترین قوم ایرانی و آریایی در ایران و تنها قوم صددرصد شیعه..*این سایت آزاد، مستقل و مردمی است. تاسیس1391
شهریور ۳۱, ۱۳۹۷ ۲۶
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
آذر ۱۷, ۱۴۰۲ ۲۳
اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ ۲۲
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
خرداد ۰۲, ۱۳۹۵ ۱۷
تیر ۱۲, ۱۳۹۵ ۱۶
آبان ۰۶, ۱۳۹۵ ۱۵
خرداد ۲۰, ۱۳۹۲ ۱۳
مرداد ۱۰, ۱۳۹۵ ۱۲
آذر ۱۱, ۱۴۰۲ ۱۰
دی ۰۳, ۱۳۹۴ ۱۰
شهریور ۰۸, ۱۳۹۵ ۸
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
مهر ۲۶, ۱۴۰۱ ۷
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
آبان ۱۷, ۱۴۰۳ ۱
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
اردیبهشت ۰۵, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۴, ۱۴۰۳ ۰
8 ماهپیش
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
گرامیداشت پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران در دانشگاه فرهنگیان به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شهرکرد،...آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
زندگینامه و آثار/ زادگاه پژمان «دشتک بختیاری» در دامنه کوهساران بلند بختیاری، منتهی به «زردکوه» و در کنار سرچشمه های...آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
تمدید شد/ مهلت ارسال مقالات ۱ اسفند برگزاری همایش: ۸ اسفند۱۴۰۳ همایش ملی زندگی، آثار و شخصیت پژمان بختیاری (شاعر بزرگ...تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
📙کتاب” دشتک بر بلندای تاریخ ” منتشر شد. کتاب “دشتک، بر بلندای تاریخ بختیاری” تالیف «رضا بهرامی دشتکی» پس از سالها...خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
معرفی کتاب: این اثر پژوهشی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فهرست آثار فاخر قرار گرفت و مورد حمایت ویژه واقع گردید…...اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
تاریخ بختیاری از آغاز تاکنون مقدمه: سرزمین ایران از آغاز دوران تاریخی به تدریج شاهد شکل گیری کهن ترین تمدن های بشری بود...اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
پژمان بختیاری در کلام دکتر کزازی دکتر میرجلال الدین کزازی استاد بزرگ زبان و ادبیات پارسی در سخنانی درباره شخصیت شاعر...اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
آثار منظوم و منثور پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر + نصاویر فهرست کتاب ها و آثار پژمان بختیاری: پژمان بختیاری شاعری...فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
زندگینامه دکتر قیصر امین پور (۱۳۳۸-۱۳۸۶) از شاعران بزرگ معاصر دکتر قیصر امینپور از شاعران بزرگ ایران پس از انقلاب...اسفند ۲۴, ۱۴۰۲ ۲
صفحه پژمان بختیاری ویژه زندگی، اشعار و آثار حسین پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران ■ـ زندگینامه پژمان بختیاری ...اسفند ۱۷, ۱۴۰۲ ۰
در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است…...سرزمین بختیاری در قسمتهای وسیعی از فلات مرکزی و جنوب غربی ایران در میان رشته کوه های زاگرس میانی اغلب در استان های: «چهارمحال بختیاری، خوزستان، اصفهان، لرستان، کهگیلویه بویراحمد» و بخش هایی از استانهای «فارس، بوشهر، مرکزی، ایلام و..» قرار دارد.
علاوه بر آن جمعیت عظیمی از بختیاری ها در تهران، اصفهان، شیراز، اهواز، قم و کرج و.. سکونت دارند و با احتساب سایر اقوام لرتبار گستره وسیع تری پیدا می کند. سرزمین پهناور بختیاری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ویژه ای در قلب ایران زمین برخوردار است.
بزرگترین رودخانه های کشور «زاینده رود»، «رود کارون» و «رود دز» از «زردکوه بختیاری» سرچشمه می گیرند. با طبیعت بکر و زیبا، رودهای خروشان، چشمه ساران زلال، جنگلهای سرسبز و مناطق دیدنی و گردشگری بی نظیر...