سرزمیـن ما – اکبر بهداروند شاعر برجسته کشور

اکبر بهداروند شاعر برجسته کشور

خرداد ۲۹, ۱۳۹۵ سرزمین ما شعر و ادب, موضوعات سایت ۰

شاعران بختیاری(۲۶)

اکبر بهـداروند شاعر برجسته کشور

همیشه بر لبم نام تو جاری است / دل من همنوای بی قراری است

زمن نام نشـان ای گل چه پرسی / تبــار مـن ز ایل بختیاری است

اکبر بهداروند، شاعر برجسته کشور، در سال ۱۳۲۹ در شهرستان اندیمشک در خانواده ای از طایفۀ بهداروند بختیاری به دنیا آمد تحصیلات ابتدائی را در دبستانهای سعدی، شاهپور و داریوش اندیمشک سپری نمود و تحصیلات دبیرستانی را در دبیرستانهای شاپور و مولوی اندیمشک و پهلوی سابق در دزفول به پایان رسانید سپس به خدمت سربازی رفت و بعنوان سپاهی دانش در محرومترین مناطق ایران در جنوب استان هرمزگان مشغول تدریس شد و برای گذران زندگی نیز هنگام فراغت از آموزش به کار مشغول می شد.

پس از اتمام دوره سربازی در دانش سرای تربیت دبیر آبادان در رشته ادبیات قبول شد و پس از آن دوره برای تدریس عازم شهر اندیمشک شد و به مدت ۱۳ سال در مدارس اندیمشک به تدریس پرداخت. پس پایان جنگ تحمیلی به شهرستان کرج مهاجرت کرد و به ادامۀ تحصیل در رشته ادبیات فارسی پرداخت.

بهداروند در سال ۶۵ همکاری ادبی خود را با حوزۀ هنری در تهران شروع کرد و همچنین در روزنامه اطلاعات و کیهان و کیهان فرهنگی مشغول به کار شد. سالها در حوزه کارشناس شعر با مطبوعات و ناشران کار کرد و هم اکنون نیز در ادامۀ فعالیتهای فرهنگی خود در دوره بازنشستگی در کیهان فرهنگی مشغول بکار است و ساکن کرج است . برادر وی دکتر محمدمهدی بهداروند هم مدرس دانشگاه و حوزه است.

آثار چاپ شده شعری ایشان عبارتند از: ۱- مزامیر کال ۲- تلواسه در عطش ۳- ترانه آب ۴- گزیدۀ اشعار

و آثار تحقیقی و تصحیح شده توسط ایشان عبارتند از: ۱- کلیات محتشم کاشانی ۲- کلیات اقبال لاهوری ۳- دیوان حافظ ۴- گلستان سعدی ۵- نگار دانش ۶- از تبار شبنم ۷- آواز سبز ایل ۸- آئینۀ مهر ۹- چکامۀ زخم ۱۰- کلیات سه جلدی بیدل دهلوی ۱۱- نثرهای بیدل ۱۲- رباعیات بیدل ۱۳- عزلیات سه جلدی بیدل دهلوی ۱۴- عزلیات یک جلدی بیدل دهلوی ۱۵- مثنوی های بیدل دهلوی ۱۶- نثرهای بیدل دهلوی ۱۷- تبسم یک قافله آه ۱۸- مقالات اقبال شناسی ۱۹- عزلیات ظهوری ترشیزی ۲۰- رباعیات ظهوری ترشیزی ۲۱- کلیات ملک قمی ۲۲- کلیات واعظ قزوینی ۲۳- شهربانو و خاکسترهای سرد ۲۴- مقالات بیدل شناسی ۲۵- کلیات ظهیر فارابی ۲۶- دوبیتی از مشروطه تا امروز ۲۷- کلیات طبیب اصفهانی ۲۸- فرهنگ رشیدی و…

نمونه اشعار اکبر بهداروند:

چمن
چه کسی گفت دلم شهری شد
چه کسی تهمت بی مهری زد
به دلم ، آینه صبح چمن
ریشه در عاطفه گل دارد
دل خورشیدی من

کرج – ۱۳۶۸

در شبی پر اندوه

در شبی پر اندوه
که افق های خیال، آینه دار غم بود
و غم از چهره گل می بارید
پدرم نعره زنان گفت
پسر
مرکبم را زین کن
عزم رفتن دارم
عزم رفتن به دیاری دیگر
بشتاب
که سحر میعادی دارم ،
من با خورشید