آذر ۰۲, ۱۳۹۱ سرزمین ما ـ مشاهیر و مفاخر بختیاری, موضوعات سایت ۰
مردی درویش مسلک بود و اعتقادات عمیقی به اسلام و اهل بیت داشت. از مریدان خاص برخی روحانیون در اصفهان و شهرکرد از جمله…
ضرغام السطنه بختیاری سردار بزرگ مشروطیت و پسرش ابوالقاسم خان
زندگینامه ضرغام السلطنه بختیاری (سردار بزرگ مشروطیت) (۱۲۳۴ـ ۱۲۹۸)
ابراهیم خان ضرغام السلطنه فرزند رضاقلیخان ایلبیگی و پسرعموی سردار اسعد بختیاری است که در سال ۱۲۳۴ شمسی در سرزمین بختیاری بدنیا آمد. وی از سرداران بزرگ مشروطیت است که در زندگی شخصی، مردی درویش مسلک بود و اعتقادات عمیقی به اسلام و اهل بیت داشت و در شمار مریدان برخی روحانیون در اصفهان و شهرکرد از جمله سید احمد نوربخش و حاج آقا نورالله اصفهانی بود . ضرغام السلطنه در منظقه فرادنبه بروجن(چهارمحال بختیاری) اقامت داشت
استبداد صغیر، فتح اصفهان
پس از سرکوبی مشروطیت اول توسط محمدعلی شاه و شکست مشروطه خواهان، سردار اسعد بختیاری که در اروپا اقامت داشت و با مشروطه طلبان و آزادیخواهان ایرانی درآنجا برای پیروزی انقلاب مشروطیت رایزنی می کرد، نامه هایی به بختیاری از جمله ضرغام السلطنه نوشت و خواستار اتحاد خوانین بختیاری و حرکت برای اعاده مشروطیت گردید. مابین صمصام السلطنه و ضرغام السلطنه که از قبل اختلافاتی بروز کرده بود با وساطت روحانیون و سردار اسعد اتحاد برقرار گردید. نهایتا با رهبری سردار اسعد، و هماهنگی با صمصام اسلطنه، ضرغام السلطنه به اتفاق سواران بختیاری و با هماهنگی روحانیون و بزرگان اصفهان برای فتح اصفهان حرکت می کند.
در اوایل سال ۱۳۲۷ قمری بعد از قیام مردم اصفهان علیه حکومت اقبالالدوله حاکم مستبد محمدعلی شاه و تقاضای کمک آیت الله حاج آقانورالله نجفی اصفهانی و آقانجفی اصفهانی از ایل بختیاری برای پیوستن به مجاهدین شهری, ضرغام السلطنه با هفت هزار نفر به باغ ابریشم آمد و همراه با یکصد و ده تن از بختیاریها( به نام امام علی (ع) به حروف ابجد) و با شعار «علی ولی الله» حرکت کرده وارد اصفهان شد. [۲][۳][۴]اقبال الدوله حاکم اصفهان به قنسولگری روس پناهنده شد . ضرغام السلطنه نخستین فاتح اصفهان است. در این جنگ ابولقاسم خان بختیار فرزند وی نیز از فرماندهان شجاع مشروطیت بود که رشادت های فراوانی داشت. پس از تسخیر اصفهان صمصام السلطنه بختیاری نیز با سپاهی بزرگتر وارد شهر شدو حکومت اصفهان را در دست گرفت [۵]
حرکت به سمت تهران
پس از فتح اصفهان سردار اسعد وارد ایران شد و سپاه بختیاری به رهبری سردار اسعد برای فتح تهران و استقرار مشروطیت حرکت نمودند. هنگام حرکت اردوی بختیاری به تهران، ضرغام اسلطنه در اصفهان ماند تا ضمن سروسامان دادن به اوضاع، نیروهایی تازه نفس برای پشتیبانی اردوی اعزامی به تهران جمع آوری و سازماندهی کند. اما وقتی خبر شهادت برادرش را در جنگ شنید، با قوای خود با عجله وارد تهران شد. می گویند وقتی محمدعلی شاه شنید که ضرغام با گروهی از سواران بختیاری وارد تهران میشود، در همان روز در سفارت روسیه در زرگنده متحصن میشود.[۶]
تلاش برای حفظ مشروطیت (سندی از مشروطیت)
ضرغام که به جد پایبند به اصول مشروطیت بود تلاش زیادی کرد تا از انحراف مشروطیت جلوگیری نماید. وی به همراه ستارخان سردار ملی، باقرخان سالار ملی و عبدالحسین سردار محیی (معز الدین) تشکیل انجمنی با نام هیات اتحادیه احرار میدهند تا بتوانند برای استقرار اصول مشروطیت هماهنگ تلاش کنند. متن پیمان به شرح ذیل است:
«امضاء کنندگان ذیل به کلام الله مجید ربانی و شرف و ناموس وطن قسم یاد کردهایم که از امروز تاریخ ۱۹ شهر رجب المرجب ۱۳۲۸ متحداً و متفقاً در راه دین مبین اسلام و بقای مشروطیت مملکت ایران و دفع اشرار و قلع وقمع ریشه فساد تا وقتی که عمرداریم بکوشیم واز جان و مال واهل و عیال در راه این مقصود مقدس به هیچ وجه من الوجوه مضایقه و خوداری نکنیم و هرگاه خدای ناکرده از این چهار نفرامضاء کنندگان ذیل به دسایس شیطانی از جاده حقیقت و این مقصد عالی منصرف شده و از شرافت قومیت صرف نظر نمود بر سه نفر دیگر فرض و واجب است که به هر وسیلهای که باشد آن شخص را ذبح بنماید. خداوند تبارک و تعالی در این اتحاد خودمان حاضر و ناظر دانسته به شرایط فوق عمل خواهیم کرد.» فی تاریخ فوق است عبدالحسین سردار محیی، ابراهیم بختیاری، ستارخان، باقر خان
بازگشت به بختیاری
در تهران فی مابین ضرغام السلطنه و سایر مجاهدین و سرداران اختلافاتی بروز می کند و روز به روز بیشتر میشد تا عاقبت ضرغام السلطنه کناره گیری و به بختیاری مراجعت می کند. [۹] نامه وی به روزنامه مجلس در خصوص هدف و انگیزه خود ازفتح اصفهان و پناه بردن به امامزاده شاه عبدالعظیم به شرح زیر است:
خدمت مدیر محترم جریده مجلس ـ دام بقائه خواهش درج لایحه ذیل را مینمایم
اگر چه با امتحاناتی که داده گمان دارم تمام برادران وطنی به خوبی از حالم آگاه باشند معذالک لازم دانستم در این وقت که پس از شانزده ماه تحمل زحمات و تقبل خطرات میخواهم به میل خویش مراجعت کنم عرض عقیده کرده سبب آمدن و علت رفتن خود را به سمع افراد ملت رسانیده باشم: اوقاتی که قشون استبداد کار محاصره را بر اهالی غیور و مظلوم تبریز سخت کرده بودند و همه روزه عرصه را بر آنان تنگ تر میکردند، اتصالاً خیال میکردم که به هر وسیله باشد خود را به آنان برسانم و شاید ـ بعون الله ـ از چنگ دشمنان برهانم. عاقبت فکرم به اینجا رسید که بهتر این است قوای شاه را تجزیه کنم و در جمع مستبدین که آن وقت از تمام ایران فارغ بودند و فقط به اهالی تبریز کار داشتند، تفرقه اندازم. این بود که با عده قلیلی از سواران خودم به اصفهان رو آورده و به خواست خداوند با اینکه ما بالغ بر یکصد نفر نمیشدیم، بر سه هزار نفر قشون مستبدین غلبه جسته، اصفهان را قبضه نمودیم. این بود که شاه مخلوع لابد شد تا قسمت بزرگی از قوه خود را به طرف ما فرستد و از کار تبریز سست شود. و حمدالله که از آن روز به بعد دوباره قالب مشروطیت را روحی تازه پیدا شد و من آن چه شد تا فتح طهران، خلع شاه و رفع موانع بزرگ و تشکیل دارالشورا و وزارت خانهها و دایر شدن تمام ادارات رسمی دولتی، که منتهای آروزی هر دوست مشروطهطلب بود (همراه بودم) ولکن چیزی که از این همه تبدیلات و تغییرات منظور بوده همانا بر احدی پوشیده نیست که جز این نبود که ما بهترتیب مشروطه و اسلوب دولتی شور و روی دین و دولت خویش را رونق دهیم و دست ظلمه را با زنجیر قانون ببندیم تا به زیردستان ستم نتوانند کرد و به قانون اخذ مالیات کنم و به قانون خرج. احدی خودسر کار نکنند و هیچ کس بدون لیاقت و شرط بر مسندی ننشیند و امیدوارم عن قریب به این نتایج نیز برسیم. ولیکن چون پارهای مشهودات و بعضی مسموعات از دور و نزدیک، از سلوک حکام و رفتار اقویا بر خلاف معمول است، این بود که خواستم به محل ایل خود باز گردم. چون به حضرت عبدالعظیم رفتم جمعی از خیرخواهان وطن و وکلای دارالشورا و علمای اعلام مرا مانع شده و گفتند مطالب خود را بنویس و به مجلس شورا فرست تا جواب کافی دهند و به وعده اقدامات عاجلانه امیدوارت سازند.
مقاصد خود را که نگاشته شده پیشنهاد کردم و خودم به تنهایی به شهر برگشتم متأسفانه میبینم که بعد از ده روز هنوز جوابی داده نمیشود. لهذا مجدد برای رفتن تصمیم عزم نموده به تمام ملت عرض میکنم که من با خدای خود عهد کردهام و در پیمان خویش ثابتم که تا آخرین قطره خون خود را در راه خلاص و آزادی این ملت و استقلال این مملکت و حفظ دین مبین بریزم حال هم برای وفای به این عهد و پیمان حاضر و منتظر فرمانم» (حاجی ابراهیم بختیاری، ضرغامالسلطنه)
درگذشت وی:
ضرغام السلطنه در میان خوانین بختیاری گرایش بیشتری به مبانی دینی و اهل بیت علیهم السلام داشت. در هنگام حمله به اصفهان جمله «علی ولی الله» بر بیرق قشونش نقش بسته بود و در آغاز جنگ و تصرف اصفهان، ۱۲نفر از برادران و خوانین بختیاری را به تعداد امامان شیعه انتخاب می کند و به آنان دستور حمله می دهد. نقل می کنند با اینکه با سردار اسعد اختلاف داشت اما می گفت: اگر سردار اسعد در حمله به تهران شکست می خورد با تمام قوا به یاریش می شتافتم.
ضرغام السلطنه بختیاری در سال ۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۳۳۷قمری) درگذشت و در فرادنبه واقع در شهرستان بروجن استان چهارمحال و بختیاری به خاک سپرده شد.[۱۲] متاسفانه از قلعه ضرغام السطنه در بروجن به عنوان یادگار مشروطیت نگهداری نشد و در سایه بی تدبیری و ضعف مسئولان به صورت مخروبه در آمده است.
برخی منابع
۱٫ ضرغام السلطنه بختیاری، فاتح اصفهان و قهرمان مشروطه، خسروشاکری بروجنی، انتشارات آزاد مهر
۲٫ موسی نجفی. حکم نافذ آقانجفی. چاپ اول. موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۹۰. ۲۸۹. شابک ۶-۴۲-۲۸۳۴-۷۳۸-۹۷۸.
۳٫ روزنامه جهاد اکبر، سال دوم، شماره چهارم(۱۹ محرم ۱۳۲۷)، ص۱-۵
۴٫ نورالله دانشور علوی، جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری، ص۴۹-۵۶
۵٫ موسی نجفی، اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقانورالله اصفهانی،موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، صفحه ۴۱
۶٫ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تلاش آزادی،۱۳۸۳، صفحه۱۶۲، نشر علم
۷٫ روزنامه مجلس، سال سوم، ش ۹۷، ۲۵ ربیع الاول ۱۳۲۸
۸٫ اوژن بختیاری، تاریخ بختیاری، ۱۳۴۵، صفحه ۲۱۴
۹٫ اسماعیل امیری خیزی، قیام آذربایجان و ستارخان، ۱۳۳۹، صفحه۵۳۶
۱۰٫ ابراهیم صفایی،۱۳۶۳، رهبران مشروطه، تهران، انتشارات جاویدان
۱۱٫ کریم نیکزاد امیرحسینی، ۱۳۵۴، شناخت سرزمین بختیاری، اصفهان، انتشارات نشاط
۱۲٫ دکتر باقر عاقلی. رضاشاه و قشون متحدالشکل. تهران: نشر نامک، ۱۳۸۶. ISBN 964-6895-05-0.
منبع: خانه مشروطیت اصفهان ـ با اندکی تغییر و اصلاح
شاعران ایرانی و اصفهانی دوره مشروطه در وصف ضرغام السلطنه و بختیاری ها اشعار زیادی سرودند… اشعار مکرم اصفهانی در وصف بختیاری ها در فتح اصفهان:
اقبال ستمگر به صفاهان چو گذر کرد
شیرازه کار همه را زیر و زبر کرد
از بهر حکومت چو در این شهر مقر کرد
بیداد و جفایش به دل سنگ اثر کرد
رخت ستم و فتنه و آشوب به بر کرد
از بهر حکومت چو در این شهر قدم زد
کلکش همه دم از پی آشوب رقم زد
در شهر سراپرده بیداد و ستم زد
اوضاع جهان را همه یکباره بهم زد
الحق که زفرعون و زشداد بتر کرد
از بهر نیابت بگمارید معدل
پیک نایب بد اختر و یک شوم سیه دل
هم فاسق و هم فاجر و هم زشت شمایل
احکام ستم جاری از او شد به قبایل
گه تکیه خود را به علی گه به عمر کرد
روزی که معدل به عمارت کمین شد
آه دل مظلومان به گردون ززمین شد
یک هفته نشد بیش که کالسکه نشین شد
باحجتالاسلام [آقانجفی]به ورزیدنکینشد
گه سیم طلب کرد و گهی میل به زر کرد
بر مرد و زن خلق ستم کرد فراوان
برخلق خدا کرد جفای بی حد و پایان
اندر ره بیدادگری گشت شتابان
کفرش به همه خلق خدا گشت نمایان
شد خصم خدا و به گمانش که هنر کرد
سرباز ملایر که بود شهره دوران
نه تابع دینند و نه هستند مسلمان
هستند همه گرسنه و لنگه و عریان
آورده به همراه تنی چند از ایشان
شد خصم خدا و به گمانش که هنر کرد
انداخته در مال خلایق همه چنگال
پشت همه شد گرم به همراهی اقبال
مردم شده اندر ره ایشان همه پامال
ناگاه بدیدند که برپا شده جنجال
گفتند که رو باید به را مفر کرد
مردم همه به گذشته زاموال و زجانشان
در مسجد شه خسته دلان گشت مکانشان
کسی را نه خبر بود زاسرار نهانشان
از مسجد شه تا به فلک رفته فغانشان
کاین نامه سیه این همه خونشان به جگر کرد
پس حجت الاسلام(آقانجفی)خبردادبه طهران
کاین حاکم بدبخت چه خواهد زصفاهان
هر روز کند کجروی و تندی و طغیان
نه دل به دلیل آرد و نه گوش به برهان
بایست شکایت زدل او به حجر کرد
اقبال ستمکار چو گردید خبردار
گفتا که شلیکی بنمایید به یکبار
سرباز ملایر برود از پی کشتار
سرباز جلالی زپی غارت بازار
تا آنکه به بینیم که فتح و که ظفر کرد
یک توپ شرپنل به سر برج گذارید
زو آتش بیداد مخلوق بیارید
خشت دگر از مسجد شه را نگذارید
با خصم بکوشید که تا جان بسپارید
بایست که امروز زجان صرفنظر کرد
بردند سربرج یکی توپ شرنپل
اقبال بزد نعره و فریاد معدل
آن توپ سوی مسجد شه بود مقابل
زد عربده آن توپ فراوان زته دل
آنگونه که گوش همه زان عربده کر کرد
القصه بپایان برسانند ستم را
جاری بنمودند همه حکم حکم را
بدنام نمودند همه ملک عجم را
ناگاه خداوند رسانیده علم را
بنگر که قضا کرد چهها و چه قدر کرد
آن شیر دژ آگه که بحق بود چو ضرغام
ضرغام حقیقت که از او روز عدو شام
افراشت علم را زپی یاری اسلام
زد جانب این شهر دی دفع ستم گام
از بهر تن آسایی ما سینه سپر کرد
قدر عدد اسم علی همرهش الوار
یعنی صدو ده تن زدلیران وفادار
گفتند که از مهرعلی حیدر کرار
امروز نماییم یکی جنگ نمودار
هرکس که کند فتح یقین شق قمر کرد
در مسجد شه جای گرفتند به سنگر
گشتند به آن فرقه ناپاک برابر
از هر دو طرف تیر ببارید مکرر
برخاست هلهله از سمت دو لشکر
بنگر که چه بازی فلک شعبده گر کرد
آن زاده ضرغام جوانمرد یگانه
بوالقاسم فرخنده سیر فخر زمانه
زد تیر پیاپی سوی دشمن به نشانه
تیرش بهسوی خسم برآورد کمانه
آمد همه جا تیر که تا جای به سر کرد
از توپچیان چند تن افتاد روی خاک
از تیر مکافات عمل پیکرشان چاک
آن توپ که میرفت از آن بانگ به افلاک
شد ساکت و پژمرده و افسرده و غمناک
اقبال زمین را همه پر زاشک بصر کرد
اقبال ستم پیشه روان شد به سفارت
بگذشت زاموال و زکاخ و زامارت
سگ باز ستم پیشه برون شد به حقارت
رفت از پی او مایه افساد و شرارت
اظهار شجاعت چه بحر و چه به بر کرد
ناگه خبر آمد که رسد حضرت صمصام
صمصام شریعت شهر گلشن اسلام
مردم همه دیدند که آن سرو دلارام
با سواران و دلیران نکونام
منزل به صفاهان بدو صد شوکت و فّر کرد
این زلزله چون رفع شد از معرکه گاهان
مردم همه مشروطه حق را شده خواهان
بشکسته دلان بی کس و بی یار و پناهان
گفتند بر صمصام که شهر صفاهان
بایست زنو جامه مشروطه به بر کرد
مشروطه بود راحت جان تن بیمار
مشروطه بود سد ره فرقه اشرار
مشروطه زظلم و زستم میبرد آثار
مشروطه به توحید خدا میدهد اقرار
جز خدمت او مینتوان کار دگر کرد
مکرم تو شب و روز زمشروطه سخن کن
گه یاد زمشروطه و گه یاد وطن کن
از دست رها شرح حکایت کهن کن
هر دم سخن تازه زاوضاع زمن کن
باید که دهان تو پر از دُر و گهر کرد.
سایت سرزمین ما
مطلب مرتبط: علمای اصفهان و خوانین بختیاری
***
زندگینامه مشاهیر و نام آوران بزرگ بختیاری
کلیک کنید:
زندگینامه پژمان بختیاری (محقق، مترجم و شاعر بزرگ معاصر و از مفاخر ملی)
زندگینامه سردار اسعد بختیاری (از سران بزرگ مشروطیت و از مفاخر ملی)
زندگینامه داراب افسر بختیاری (مشهورترین شاعر گویشی بختیاری)
زندگینامه سردار مریم بختیاری (از زنان نامدار دوره مشروطیت ایران و بعد از آن)
زندگینامه علیمردان خان بختیاری (قهرمان مبارزه با استبداد و اسطوره مقاومت)
زندگینامه مسعود بختیاری(بهمن علاء الدین) (هنرمند بزرگ موسیقی بختیاری)
زندگینامه: دکترقیصر امینپور(شاعر بزرگ معاصر و از مفاخر ملی)
bigthemeآذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
ویژه تاریخ و فرهنگ ایران و سرزمین بختیاری، سرزمین آفتاب، سرزمین آزاد، سرزمین آریایی، سرزمین کوهساران بلند، سرزمین رودهای خروشان، سرزمین چشمه ساران زلال، سرزمین جنگلهای سرسبز، سرزمین دشت های زیبا، سرزمین برف و آب و آفتاب، سرزمین تاریخ و تمدن دیرینه، سرزمین فاتحان مشروطیت، سرزمینی در قلب ایرانزمین… بختیاری بزرگترین قوم ایرانی و آریایی در ایران و تنها قوم صددرصد شیعه..*این سایت آزاد، مستقل و مردمی است. تاسیس1391
شهریور ۳۱, ۱۳۹۷ ۲۶
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
آذر ۱۷, ۱۴۰۲ ۲۳
اسفند ۱۱, ۱۴۰۲ ۲۲
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
خرداد ۰۲, ۱۳۹۵ ۱۷
تیر ۱۲, ۱۳۹۵ ۱۶
آبان ۰۶, ۱۳۹۵ ۱۵
خرداد ۲۰, ۱۳۹۲ ۱۳
مرداد ۱۰, ۱۳۹۵ ۱۲
آذر ۱۱, ۱۴۰۲ ۱۰
دی ۰۳, ۱۳۹۴ ۱۰
شهریور ۰۸, ۱۳۹۵ ۸
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
مهر ۲۶, ۱۴۰۱ ۷
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
آبان ۱۷, ۱۴۰۳ ۱
تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
تیر ۰۱, ۱۴۰۳ ۴
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
اردیبهشت ۰۵, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
فروردین ۲۴, ۱۴۰۳ ۰
8 ماهپیش
آذر ۱۰, ۱۴۰۳ ۰
گرامیداشت پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران در دانشگاه فرهنگیان به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شهرکرد،...آذر ۰۹, ۱۴۰۳ ۲۰
زندگینامه و آثار/ زادگاه پژمان «دشتک بختیاری» در دامنه کوهساران بلند بختیاری، منتهی به «زردکوه» و در کنار سرچشمه های...آبان ۲۷, ۱۴۰۳ ۲
تمدید شد/ مهلت ارسال مقالات ۱ اسفند برگزاری همایش: ۸ اسفند۱۴۰۳ همایش ملی زندگی، آثار و شخصیت پژمان بختیاری (شاعر بزرگ...تیر ۲۸, ۱۴۰۳ ۰
📙کتاب” دشتک بر بلندای تاریخ ” منتشر شد. کتاب “دشتک، بر بلندای تاریخ بختیاری” تالیف «رضا بهرامی دشتکی» پس از سالها...خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۲۴
معرفی کتاب: این اثر پژوهشی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فهرست آثار فاخر قرار گرفت و مورد حمایت ویژه واقع گردید…...اردیبهشت ۲۹, ۱۴۰۳ ۸
تاریخ بختیاری از آغاز تاکنون مقدمه: سرزمین ایران از آغاز دوران تاریخی به تدریج شاهد شکل گیری کهن ترین تمدن های بشری بود...اردیبهشت ۲۰, ۱۴۰۳ ۰
پژمان بختیاری در کلام دکتر کزازی دکتر میرجلال الدین کزازی استاد بزرگ زبان و ادبیات پارسی در سخنانی درباره شخصیت شاعر...اردیبهشت ۰۷, ۱۴۰۳ ۲
آثار منظوم و منثور پژمان بختیاری شاعر بزرگ معاصر + نصاویر فهرست کتاب ها و آثار پژمان بختیاری: پژمان بختیاری شاعری...فروردین ۲۹, ۱۴۰۳ ۰
زندگینامه دکتر قیصر امین پور (۱۳۳۸-۱۳۸۶) از شاعران بزرگ معاصر دکتر قیصر امینپور از شاعران بزرگ ایران پس از انقلاب...اسفند ۲۴, ۱۴۰۲ ۲
صفحه پژمان بختیاری ویژه زندگی، اشعار و آثار حسین پژمان بختیاری شاعر بزرگ ایران ■ـ زندگینامه پژمان بختیاری ...اسفند ۱۷, ۱۴۰۲ ۰
در همین کوهستان زنی می زیسته که برابر صد مرد در سرنوشت تاریخ معاصر ما دخیل بوده است. مقصودم «بی بی مریم بختیاری» است…...سرزمین بختیاری در قسمتهای وسیعی از فلات مرکزی و جنوب غربی ایران در میان رشته کوه های زاگرس میانی اغلب در استان های: «چهارمحال بختیاری، خوزستان، اصفهان، لرستان، کهگیلویه بویراحمد» و بخش هایی از استانهای «فارس، بوشهر، مرکزی، ایلام و..» قرار دارد.
علاوه بر آن جمعیت عظیمی از بختیاری ها در تهران، اصفهان، شیراز، اهواز، قم و کرج و.. سکونت دارند و با احتساب سایر اقوام لرتبار گستره وسیع تری پیدا می کند. سرزمین پهناور بختیاری از موقعیت طبیعی و جغرافیایی ویژه ای در قلب ایران زمین برخوردار است.
بزرگترین رودخانه های کشور «زاینده رود»، «رود کارون» و «رود دز» از «زردکوه بختیاری» سرچشمه می گیرند. با طبیعت بکر و زیبا، رودهای خروشان، چشمه ساران زلال، جنگلهای سرسبز و مناطق دیدنی و گردشگری بی نظیر...